در پرتو استاد
مقالات
نوشته های ادبی
امام و رهبری
آلبوم تصاویر
![]() در پرتو استاد
مقالات نوشته های ادبی امام و رهبری آلبوم تصاویر ![]() ![]() ![]() |
[ برگشت به صفحه اصلی | انتخاب موضوع جدید ]
تاریخ: سه شنبه، 31 شهريور ماه، 1394
دسته: گ
بازدید: 645
لطايف عارفانه استاد يعقوب قمري شريف آبادي: حروف (گ) برگرفته از كتاب (لطايف عارفانه) و كتاب (زن طائر فردوس يا ساحر دوزخ) نكته: لطايفي كه داراي علامت ( * ) ستاره هستند برگرفته از كتاب (زن طائر فردوس يا ساحر دوزخ) مي باشند و لطايفي كه اين علامت را ندارند برگرفته از كتاب (لطايف عارفانه) هستند.
نكته هاي معنوي و كلمات حكيمانه استاد گازهاي متعفن نفس 174. گازهای متعفن نفس را با جرقه عشق شعلهور کنیم تا همچون شمس فروزان، سرزمین تاریک و مرده دلهایمان را به روح و ریاحین الهی منور و معطر نماییم.
گازهاي نهفته 1067. ظهور هستي توسط دو عنصر آب و آتش به صورت گازهاي نهفته در فضا تجليگر ستارگان و سيارات ميگردد.
گام عشق 1233. در محضر اولیای خدا از نفسانیت تا روحانیت، یک گام ميباشد و آن گام عشق است که از مرز شک میگذرد.
گداخته 344. اگر گِل انسان با حرارت شعله عشق گداخته گردد، از آن طلایي به وجود میآید که توسط زرگر به جواهری زیبا مبدل میگردد.
گذرگاه 691. از براي راهيان جمال بينهايت، گذرگاهي است به نام «فنا» كه ميبايد با دو نور الهيت و رحمانيت از وجه درخشنده رحيميت توسط عشق عبور كرد.
گذشتگان 141. ما و آیندگان، جوهره گذشتگان هستیم. اگر در اختراعات و اکتشافات ظاهری، موفقیتهایی حاصل شده، به همان مقدار در اختراعات و اکتشافات باطنی هم پیشرفتهایی به دست آمده؛ همچنانکه روز و شب به اتفاق هم در سیرند. روز بنا بر شدت نور خود، تجلیاتش را آنچنان که هست ظاهر میکند و شب هم بنا بر شدت تاریکی خود، تجلیات باطنش را آنچنان که هست ظاهر میکند؛ چنانکه اولیای شیطانی و اولیای رحمانی در هر زمان و مکان مقابل یکدیگر قرار دارند. 1030. هادیان الهی با گفتار و کردار خویش هدایت میکنند؛ نه با گفتار و کردار گذشتگان.
گذشته 1024. هادیان الهي كسانياند كه خبر از آینده میدهند؛ نه از گذشته.
گرايش آهن به مغناطيس 850. گرايش مرد به زن همانند گرايش آهن به مغناطيس است. همانگونه كه آهن به واسطه مغناطيس جاذبه پيدا ميكند، مرد نيز توسط زن جاذبه پيدا ميكند.
گرايش مرد به زن 850. گرايش مرد به زن همانند گرايش آهن به مغناطيس است. همانگونه كه آهن به واسطه مغناطيس جاذبه پيدا ميكند، مرد نيز توسط زن جاذبه پيدا ميكند.
گردباد عظيم 759. امام خميني(س) حقيقتِ هميشه پايندهاي است كه در عصر حاضر از ميان گردبادي عظيم همچون نوري مقدس به ظهور رسيد.
گردباد مهيب 86. دنیا گردباد مهیبی است که صابران همچون کوهی استوار در برابر صدماتش میایستند.
گردونه هاي تودرتو 285. مسیر سالکان الهی در راه کمال، به مثابه گردونههای تو در تویی است که انتهایی برای آن نیست.
گرمازدگان دوزخ 372. عشق، حقيقتي است که گرمازدگان دوزخ را توسط کوثر عرش به روح و ریاحین بهشت ميرساند.
گروه آتش 315. فرموده: «تنزّل الملائکة و الرّوح»، نفرموده: «تنزّل الجن و الانس». دو گروه را برای هدایت دو گروه نازل کرده: گروه نور را برای هدایت گروه آتش، و گروه روح را برای هدایت گروه گِل.
گروه روح 315. فرموده: «تنزّل الملائکة و الرّوح»، نفرموده: «تنزّل الجن و الانس». دو گروه را برای هدایت دو گروه نازل کرده: گروه نور را برای هدایت گروه آتش، و گروه روح را برای هدایت گروه گِل.
گروه نور 315. فرموده: «تنزّل الملائکة و الرّوح»، نفرموده: «تنزّل الجن و الانس». دو گروه را برای هدایت دو گروه نازل کرده: گروه نور را برای هدایت گروه آتش، و گروه روح را برای هدایت گروه گِل.
گشاده رويان 911. جمال قرآن در مقابل گشادهرويانْ عيان، و در برابر ترشرويان، نهان است.
گشاينده نيت ها 765. تشويشها كُشنده اميدها است؛ همچنانكه اميدها گشاينده نيتها ميباشد.
گشوده 40. با كليد آگاهي، قفل آزادي گشوده ميگردد. 70. آرزوها در دل پنهان است. با کلید عشق قفل آرزوها گشوده میشود. 1078. درهاي آسمان توسط جبر، و درهاي زمين به واسطه اختيار گشوده ميگردد. 1124. مرز بين غيب و شهود، فنا است كه توسط عشق گشوده ميشود.
گفتار 65. دنیا، دبیرستان علم و هنرستان عمل است. کثیری توسط علم، عالم به گفتارند و قلیلی به واسطه عمل، عامل به كردارند. 633. هويت آدميان در نزد اولياي رحماني به شكلهاي مختلف از طريق گفتار و كردارشان آشكار ميباشد. 679. پيغامهاي الهي و نداهاي رحماني از عالم غيب به عالم شهود منتقل گشت. روشها توسط ديدارها و گفتارها، سرشتها را تكميل كرد و در پشت نقاب ظلمت واقعيت صورتها را مخفي كرد. 1030. هادیان الهی با گفتار و کردار خویش هدایت میکنند؛ نه با گفتار و کردار گذشتگان.
گفت و شنود 137. در گفت و شنودی که ماه با خورشید داشت، چنین عرض کرد: ای شمس! ای رازدار مهربان! از اینکه مرا با نور آفتاب عالمتاب خود روشن نمودی، سپاسگزارم؛ لیکن از آنجایی که سالیان طولانی است محرمانی در بین زمینیان و آسمانیان ندارم، رنجیده شدهام؛ چرا که به واسطه نور آفتاب که در ظلمت شب بر من تاباندی، زمینیان بر من شوریدند و آسمانیان از من بر حذر شدند. ای شمس! از این همه تفضل و عنایتی که بر من رواداشتی و مرا از تاریکی مطلق به روشنایی کامل منور ساختی، بسیار در حضورت شرمندهام؛ اما افسوس! مهتاب لطافت من که نتیجه آفتاب عنایت توست، باعث شد که پرده از روی ظلمت زمینیان بر دارد و آنها را به ظلم و جنایتشان رسوا گرداند و مرا به جُرم روشنایی مهتابم، سرزنش و توبیخ کنند و همین طور آسمانیان که بهظاهر، درخشنده جلوه میکردند، با رؤیت بدر کاملم آنچنان نسبت به من محو و بر حذر شدند که مجبور به کاهش نور مهتابم شدم.
تاریخ: سه شنبه، 31 شهريور ماه، 1394
دسته: گ
بازدید: 938
گُل 20. در بین پیامبران الهی محمد(ص) همچون گلي است که داود نبی(ع) بلبل، و عیسای مسیح(ع) پروانه آن میباشد. 23. اربابان بوستان، مقربان فانیاند. باغبانان گلزار، عارفان ابرارند. کشاورزان کشتزار، عالمان الباباند. مقربان رحیمی، دسته گُلاند. عارفان رحمانی، مست گُلاند. عالمان الهی، برگ گُلاند. 80. همانگونه که گُل به زیباییاش گُل میباشد، عشق هم به لذتش عشق میباشد. 147. چهار چیز در عالم کثرت، نشانه وحدت است: خاک، آب، آتش و باد. خاک، پاک کننده مرغ؛ آب، پاک کننده مرغابی؛ آتش، پاک کننده پروانه؛ و باد پاك كننده گُل ميباشد. مرغ به منزله نفس، مرغابي به منزله عقل، پروانه به منزله عشق، و گُل به منزله وجه میباشد. 154. دنیا سبزهزاری است که گلهای آن سيماي جوانان میباشد. در این سبزهزار، سيماي خوشبوی جوانی را به دست گلابگیران الهی تسلیم کنیم تا در زمان پیری همچون عطر خوشبو، معطر باشيم. 253. موسی کلیم الله(ع) به منزله خاک، عیسی روح الله(ع) به منزله آب، محمد رسول الله(ص) به منزله گُل، علی ولیّ الله(ع) به منزله بلبل و فاطمه زهرا(س) به منزله پروانه گُل ميباشند. 277. غذاي خورشيد گاز و ثمرش نور، غذاي زمين آب و ثمرش گُل، غذاي انسان عشق و ثمرش معرفت ميباشد. 290. همانگونه که گُل توسط ساقه به ثمر میرسد، سالك هم توسط كامل به کمال میرسد. 332. عاشق نسبت به معشوق همانند پروانه نسبت به گل است كه با سماعش زیبايی را مییابد. 507. آدميان گلهايي هستند كه در آخر، خوبهايشان همچون عطري خوشبو در آسمان با روح و ملائكه ، و بدهايشان همانند گلبرگي متعفن در زمين با جن و انس ميباشند. 553. خاصيت معرفت بدون عشق، همانند خاصيت عسل بدون گل ميباشد. 564. همانگونه كه بلبل با گُل همراه است، عاشق هم با جمال همراه ميباشد. 750. گلها و طاووسها در بين نباتات و حيوانات الگوي لطافت و زيبايياند. * - فاطمه برای علی به منزلهء گل سفید یاس، و علی برای فاطمه همچون گل سرخ محمدی میباشد که عطر گل سفیدش حسن(ع) و عطر گل سرخش حسین(ع) است.
گِل 328. ابلیس و آدم(ع)، لازم و ملزوم یکدیگرند؛ همچنانکه آتش و گِل، لازم و ملزوم یکدیگر میباشند. 623. جن از آتش، انس از گِل، مَلك از نور، و روح از عشق ميباشد. 638. سير آدميان از آتش به سوي نور، و از گِل به سوي وجه ميباشد. 1146. تا جن از آتش به نور، و انس از گِل به روح نرسند، در دوزخ خشم و جهنم شهوتاند.
گلاب 506. اولياي الهي همانند گلهاي زيبايي هستند كه در پايان، ملائكه آسمان را توسط عطرشان، و مؤمنين زمين را به واسطه گلابشان به اشتياق ميكشند.
گلاب گيران الهي 154. دنیا سبزهزاری است که گلهای آن سيماي جوانان میباشد. در این سبزهزار، سيماي خوشبوی جوانی را به دست گلابگیران الهی تسلیم کنیم تا در زمان پیری همچون عطر خوشبو، معطر باشيم.
گِل انسان 344. اگر گِل انسان با حرارت شعله عشق گداخته گردد، از آن طلایي به وجود میآید که توسط زرگر به جواهری زیبا مبدل میگردد.
گلبرگ متعفن 507. آدميان گلهايي هستند كه در آخر، خوبهايشان همچون عطري خوشبو در آسمان با روح و ملائكه ، و بدهايشان همانند گلبرگي متعفن در زمين با جن و انس ميباشند.
گلبرگ هاي گلزار 1049. طعام مؤمنان گلبرگهاي گلزار، و طعام كاملان شهد گلهاي گلزار ميباشد.
گِل بي روح 1151. جنيان از شعله بيدود، انسيان از گِلِ بيروح، فرشتگان از نور تابنده و مقربان از وجه زيبنده برخوردارند.
گِل چسبنده 853. جن از آتش سوزنده و انس از گِل چسبنده است. رغبت جن در شهوت و غضب، و رغبت انس در ثروت و منصب است.
گلخن شغب 454. از دنيا همان بس كه توسط عشق، از گلخن شغب به گلشن شعف راه يافتم.
گلخانه هاي مقربين 531. در آخر الزمان با وجود طوفان خشم و شهوت، ابرار همچون گلهاي با طراوت در گلخانههاي مقربين در اماناند.
گلزار 805. خورشيد، هنرمند شگفتانگيزي است كه سقف آسمانش را بسان مرآتي شفاف صيقل داده و سطح زمينش را به صورت گلزاري نقشآفريني كرده و اولياي رحمانياش را بر سقف آسمانش همچون كواكب درخشنده منعكس نموده است. 872. بهشت و دوزخ دو مكان جداگانه، بسان گلزار خوشبو و مرداب بدبويي هستند كه آدميان همانند پروانهها و مگسها توسط قوه بويايي به سمت گلزار و مرداب در حركت ميباشند. 874. مؤمن و كافر همانند پروانه و مگس در گلزار و مرداب براي رسيدن به غذاهاي واقعي خود در پروازند. 1185. صدای الاغ در چمنزار، عَرعَر است و صدای بلبل در گلزار، چَهچَه ميباشد. * - چنانچه موفق به حضور در گلزار اولیای الهی شدیم، همچون زنبوران عسل از شهد کلمات اولیا برای شفای دردمندان خارج از گلزار بهره بگیریم. * - کاملان رحیمی همچون گلی زیبا و خوشبو در گلزار الهی میباشند. گروهی به مثابهء حشرات، روزیخوار برگهای آن هستند و گروهی مانند بلبلان، روزیخوار جمال آن و گروهی بسان پروانگان، روزیخوار شهد جمال آن میباشند.
گلزار خوشبو 872. بهشت و دوزخ دو مكان جداگانه، بسان گلزار خوشبو و مرداب بدبويي هستند كه آدميان همانند پروانهها و مگسها توسط قوه بويايي به سمت گلزار و مرداب در حركت ميباشند.
گلزار رحيمي 202. در گلزار رحيمي سه گروهاند: گروهی به مثابه حشرات، روزیخوار برگهای آن، گروهی مانند بلبلان، روزیخوار جمال آن و گروهی بسان پروانگان، روزیخوار شهد جمال آن میباشند.
گلزار صفا 1017. زمانی همچون پروانگان و سالياني همانند بلبلان در گلزار صفا به بوييدن روح و رياحين و نغمهسرایی براي زيبايي گذراندم.
گلزار قلب 808. هرگاه در جذبات عشق قرار گيري، نسيم روحبخش جنت نعيم در گلزار قلبت وزيدن ميگيرد.
گلزار معطر 270. خانههای مؤمنان به منزله گلزار معطری است که باغبانانش اولیای الهی میباشند.
گُل زيبا 490. انسان كامل بسان گل زيبايي است كه در وقت چيدن، عطرش براي ابرار و گلبرگش براي الباب ميباشد.
گلستان 153. اولیای الهی در دنیا همچون کوهسارانِ سرسبزی میباشند که چشمهساران آنها توسط ابرهای رحمت پروردگارشان، از عالم لاهوت بر دلهاي آنان میبارد. برای حیات ابدی، خاک وجودمان را با چشمهسارهاي اولیاي الهي گلستان کنیم. 307. عقل بیعشق، زمینی است که ثمراتش جمادات است و عقل با عشق، زمینی است که ثمراتش گلستان میباشد. 949. همانگونه كه پروانهها از جمع كِرمها به سوي گلستان در سفرند، جنها نيز از جمع دوزخيان به سمت جنّات در سفرند. 1005. گلستانْ با لطافت پروانگان و نغمه بلبلان همراه است، جنات هم با طهارت مقربان و كلمات ابرار همراه ميباشد.
گل سرخ 380. معشوق همچون گُل سرخی است که شهد آن بر چهره عاشق ظاهر ميباشد.
گلشن شعف 454. از دنيا همان بس كه توسط عشق، از گلخن شغب به گلشن شعف راه يافتم.
گل متعفن 42. دنيا و آخرت، بسان باغ زيبايي است كه زير زمينش گِل متعفن، و روي زمينش گُل معطر ميباشد.
گل معطر 42. دنيا و آخرت، بسان باغ زيبايي است كه زير زمينش گِل متعفن، و روي زمينش گُل معطر ميباشد.
گِل وجود 215. آن کس که گِل وجودش به آتش عشق پخته گردد، هرگز به دنیا نچسبد.
گِل و لاي رودخانه ها 1115. آدميان همچون موجوداتي ميباشند كه در گِل و لاي رودخانهها سر بر آوردهاند. تنها شماري از آنان همانند ماهيان آزاد به سوي چشمهسارهاي زلال در حركتاند.
گِل و لاي طبيعت 773. انساني كه وجودش بهشت الهي، قلبش عرش رحماني و ضميرش كوثر رحيمي است، همچون يتيمي تنها در گِل و لاي طبيعت ميباشد.
گل هاي با طراوت 531. در آخر الزمان با وجود طوفان خشم و شهوت، ابرار همچون گلهاي با طراوت در گلخانههاي مقربين در اماناند.
گل هاي بهشت 408. مقربان، گلهای بهشت؛ ابرار، پرندگان بهشت و فجار، چرندگان آن میباشند.
گل هاي خوشبو 524. ثروت به صورت كود در بوستان اولياي الهي تبديل به گلهاي خوشبو ميگردد.
گل هاي زيبا 506. اولياي الهي همانند گلهاي زيبايي هستند كه در پايان، ملائكه آسمان را توسط عطرشان، و مؤمنين زمين را به واسطه گلابشان به اشتياق ميكشند. 676. اگر هزاران سال سنگهاي آسماني در سير دَورانيشان داخل آتش جوّ زمين نشوند، محال است كه به صورت گلهاي زيبا در آيند و همين طور اگر آدميان زميني هزاران سال در سير دَورانيشان داخل آتش عشق اوليا نشوند، محال است كه به صورت فرشتگان زيبا در آيند.
گمان 112. آدمیان به کمال و جمالشان انساناند؛ نه به ظن و گمانشان. 910. عدهاي گمان ميكنند كه به ظاهر قرآن راه يافتهاند؛ در حالي كه ظاهر آن مرتبط به باطن آن ميباشد.
گمراهان 566. شيطان در وجود گمراهان با شادمانيشان، شاد و با غم و اندوهشان، غمناك ميباشد.
گمراهان افراطي 1196. گمراهان افراطي همانند حیوانات وحشي نسبت به سابقان رحيمي در ستيزند.
گمراهي 157. آنهایی که از پیامبران و اولیای الهی تقاضای معجزه و کرامت مینمایند، توسط ناشكري به حماقت و گمراهی دوری میافتند. 581. سرمنشأ دجال فريبنده و ستمگر به زمان رسالت موسي كليم الله(ع) باز ميگردد كه تا سالهاي متمادي رها و ناشناخته بود تا اينكه در زمان سلطنت ذوالقرنين به اسم يأجوج و مأجوج در پشت سد زنداني، و با رسالت محمد رسول الله(ص) به صورت و روشي ديگر با نام دجّال شناسايي شد و با حكومت و ولايت علي وليّ الله(ع) به طور مرموز، گمراهي و ستمگرياش را آغاز كرد تا اينكه با تحقق وعده پروردگار در 22 بهمن 1357 سدّ يأجوج و مأجوج شكسته شد و با لباس و لحني فريبنده و در نظر اهل بصيرت همچون اژدهايي يك چشم، از جايگاه خود به حركت درآمد و عوام ملتها را با ترفند عدل و منشش به سمت خود فراخواند.
گناه 324. گناه، مانند چرک است که در چشمهسار اولياي الهي با کوثر عشق، پاکیزه ميگردد. 798. گناه و ثواب توسط اولياي شيطاني و اولياي رحماني، همانند روز و شب در جسم و روح بنيآدم ميباشد.
* گنج - هیچ گنجی برای مردان پر بهاتر از زنان در خانههایشان نمیباشد. چنانچه زنان بیرون از خانهها ظاهر شوند، فتنهها بر پا گردد.
گنگ 560. در آخر الزمان مردم توسط بيبند و باري گوشها، چشمها و دلهايشان آنچنان كر و كور و گنگ ميگردند كه با وجود اديان و كتابهاي آسماني، اثري از غيرت و جوانمردي در آنان باقي نميماند.
گوسفندان 1118. همانگونه كه چوپانان براي گوسفندان خود نگهباناند، اوليا هم براي پيروان خود نگهدار ميباشند. 1119.همانگونه كه گوسفندان، چوپانان خود را به انسانيت نميشناسند، آدميان هم اوليا را به رحمانيت نميشناسند.
گوسفندان ملكي 528. چوپانان ملكوتي گوسفندان مُلكي خود را از درندگان بياباني محافظت ميكنند.
گوش 559. در آخر الزمان گوشها، چشمها و دلهاي آدميان همانند غبارها، طوفانها و سيلابهاي ويران كننده، سرزمين وجودشان را همچون مردابها متعفن ميگرداند. 560. در آخر الزمان مردم توسط بيبند و باري گوشها، چشمها و دلهايشان آنچنان كر و كور و گنگ ميگردند كه با وجود اديان و كتابهاي آسماني، اثري از غيرت و جوانمردي در آنان باقي نميماند. 723. تا زماني كه گوشها، چشمها و دلهاي اجسام آدميان باز است، گوشها، چشمها و دلهاي ارواح آدميان بسته ميباشد. 788. آنچه گوش ميشنود و چشم ميبيند و دل ميخواهد، يا توسط نفس است يا به واسطه عقل. 789. گوشها، چشمها و دلها به واسطه خواستههاي نفس و عقل، شنوايان، بينايان و مشتاقان مظاهر مُلك و ملكوت ميباشند. 825. در آن هنگام كه خورشيد عالمتاب، زهره منور خويش را به عنوان امانت به ماه تابانش اهدا فرمود، از او خواست كه به اين نكات مهم گوش فرا دهد: اي ماه عزيز! تو خود آگاهي كه در چه مقام و جايگاهي قرار داري و در اين سراي ظلماني مكلفي كه از اين وديعه نوراني محافظت كني. دوم آنكه در مسافت روز و شب خود، آنچنان رفت و آمد خود را هماهنگ كني كه به زهره محبوب ستم نكني تا او همچون فرشتهاي زيبا بتواند در عالم كثرت، راغبين مطهرش را در سحرگاهان به سوي ستارگان درخشنده وحدت جذب كند. 956. حقايق الله از طريق گوش، حقايق رحمان از طريق چشم و حقايق رحيم از طريق دل به ظهور ميرسد. 1201. همانگونه که صوت بلبل از بوستان به گوش میرسد و آدم لذت ميبرد، کلام اولیا نیز از جنات به گوش میرسد و آدم لذت ميبرد.
گوش بيمار بيهوش 269. كلمات اولیای الهی برای مردم همانند سیلی طبیب است بر گوش بیمار بیهوش.
گوشت مردار 558. عسلي كه به جاي شهد گل با گوشت مردار به دست آيد، همانند عرفاني است كه به جاي رياحين عشق، با مضامين علم به دست ميآيد.
گوش و چشم دل 796. اگر چراغ عقل به سبب شعله عشق روشن گردد، گوش و چشم دل شنوا و بينا ميگردد.
گويا 222. بندگان خدا دلهایشان به نور عرش روشن و زبانشان به کلمات رحمان گویا ميباشد.
گويندگي 47. زندگی، یعنی جویندگی و یابندگی؛ نه گویندگی و برازندگی.
گيرندگي 833. توجه به جمال اولياي الهي همچون مغناطيس ايجاد گيرندگي ميكند. |
![]()
ـ تعصب و حساسیتِ دو کس از نادانی است: مریضی که نیازمند طبیب حاذق باشد و معصيتکاری که نیازمند ولیّ كامل باشد. (استاد يعقوب قمري شريف آبادي) ![]()
پایگاه اطلاع رسانی فروغ مهتاب، ارائه کننده آثار علمی و معنوی استاد یعقوب قمری شریف آبادی
![]() ![]() |