در پرتو استاد
مقالات
نوشته های ادبی
امام و رهبری
آلبوم تصاویر
![]() در پرتو استاد
مقالات نوشته های ادبی امام و رهبری آلبوم تصاویر ![]() ![]() ![]() |
[ برگشت به صفحه اصلی | انتخاب موضوع جدید ]
تاریخ: شنبه، 11 مهر ماه، 1394
دسته: س
بازدید: 581
لطايف عارفانه استاد يعقوب قمري شريف آبادي: حروف (س) برگرفته از كتاب (لطايف عارفانه) و كتاب (زن طائر فردوس يا ساحر دوزخ) نكته: لطايفي كه داراي علامت ( * ) ستاره هستند برگرفته از كتاب (زن طائر فردوس يا ساحر دوزخ) مي باشند و لطايفي كه اين علامت را ندارند برگرفته از كتاب (لطايف عارفانه) هستند.
نكته هاي معنوي و كلمات حكيمانه استاد
سؤال 587.سؤال كردن عوام از خَواص بسيار آسان، و جواب دادن خواص به عوام بسيار دشوار ميباشد.
سؤال اميدوار كننده موسي(ع) 890. جواب نااُميدكننده خضر(ع) نسبت به سؤال اُميدواركننده موسي(ع) سببش بيصبري و برهان بود.
سابقان 384. راهیان صراط مستقیم در صفی طولانی و ممتد هستند که سابقانشان مسرور و بازماندگانشان مغضوب میباشند. 512. مؤمنان در نزد سابقان همچون كودكان در نزد والدين خود ميباشند. 514. همانگونه كه والدين ناظر كودكاناند، سابقان هم ناظر مؤمنان ميباشند. 840. جنيان و انسيان، توسط ابرار و سابقان به كمال ميرسند.
سابقان باقي 142. جویندگان حق، عالمان عاقلاند. یابندگان حق، عارفان عاشقاند. بینندگان حق، سابقان باقیاند.
سابقان رحيمي 1196. گمراهان افراطي همانند حیوانات وحشي نسبت به سابقان رحيمي در ستيزند.
*سابقین - صاحبان دین، سه گروه میباشند: اصحاب شمال، اصحاب یمین، و سابقین. گروه اوّل نباتات و حیواناتاند، گروه دوم ابرار و فرشتگاناند، و گروه سوم مقربین و ارواحاند، و دیگران، همچون اشیای بیجان از جمادات میباشند.
*ساجد - مومن با معالم روحالامین ساجد میشود و با معارف روحالقدس مسجود میگردد.
ساجدان بهشت 941. جوانمردان، ساجدان بهشت و روزيخواران پروردگارشان ميباشند.
ساجدان سحر 118. اولیای رحمانی بر خلاف پیامبران الهی، وجودشان ناشناخته و شعارشان پوشیده میباشد. آنهایی که از نور آنان حیات و از روحشان شفا میگیرند، ساجدان سحر و محبان قمرند.
ساحران دوزخ 278. زنان برای مردان عاقل، طائران فردوس و برای مردان جاهل، ساحران دوزخ میباشند. 1210. زنان همچون طائران فردوس يا ساحران دوزخ مأمورند كه مردان خویش را به جایگاههایشان برسانند.
ساخت و ساز 641. همانگونه كه جسم ما توسط آتش خورشيد، قرنها در حال ساخت و ساز است، روح ما نيز توسط آتش معشوق سالها در حال ساخت و ساز ميباشد.
ساخت و ساز جسم و روح 1181. علوم ظاهری و باطنی چراغهای موقتی هستند در نزد آدمیان برای ساخت و ساز جسم و روحشان.
ساده ترين زبان 32. عارف به كسي گويند که دشوارترین کلمات عرفانی را با سادهترین زبان بیان کند.
ساربانان 695. دنيا كاروانسرايي است كه كاروانيانش عاشقان پاكباخته و ساربانانش مقربان راهيافته ميباشند.
سارقان عرفان 312. خائنترین مردم، سارقان ناموساند و خائنترین سارقان ناموس، سارقان عرفان ميباشند.
سارقان ناموس 312. خائنترین مردم، سارقان ناموساند و خائنترین سارقان ناموس، سارقان عرفان ميباشند.
سازندگي 589. انسان دو چشم دارد. اگر چشم چپش ببيند، ايجاد بلوا ميكند؛ اگر چشم راستش ببيند، ايجاد آرامش و چنانچه با هر دو چشم ببيند، ايجاد سازندگي ميكند.
سازندگي ملك و ملكوت 794. جسمها و روحها براي سازندگي مُلك و ملكوت نيازمند انرژي عشقهاي نفساني و روحاني ميباشند.
سازنده نقش ها 405. الله ظاهر کننده رنگها، رحمان سازنده نقشها، و رحیم آفریننده وجهها میباشد.
ساقه 290. همانگونه که گُل توسط ساقه به ثمر میرسد، سالك هم توسط كامل به کمال میرسد.
ساقه گل 62. حقیقت عشق با بیرون آمدن جان از تن نمایان میشود؛ همچنانکه ساقه گُل با بیرون آمدن از هسته آشکار میگردد.
ساقي 892. صوفي در راه فنا و ساقي در حال بقا به سر ميبَرد.
سالك 290. همانگونه که گُل توسط ساقه به ثمر میرسد، سالك هم توسط كامل به کمال میرسد. 518. همانگونه كه انسان با فرهنگهاي گوناگون روبهرو ميشود، سالك هم با روشهاي مختلف روبهرو ميگردد. 1224. وجد و سُرور برای عارف، و کشف و شهود برای سالک میباشد. *- سالک راه کمال، همچون هستهای میباشد که توسط باغبان، مغزش به جمال میرسد. *- سالک مانند هستهء مغزداری میباشد که به واسطهء مربّی الهی در راه کمال پوستهاش در زیر خاک شکافته میشود و مغزش از درون عالم خاک به بیرون عالم پاک، همچون گلی زیبا و معطر آشکار میگرد. *- سالک نسبت به نعمات ولیّ خود، شاکر و نسبت به سایر اولیا، نوکر میباشد.
سالكان 562. سالكان در ابتداي سلوك، تيره و در انتهاي آن درخشنده ميباشند. 659. همانگونه كه شيشهگران سنگريزهها را توسط آتش به بلوري شفاف در ميآورند، اولياي رحماني هم سالكان را توسط عشق به فرشتگاني مطهر مبدل ميكنند. 701. براي سالكان در راه كمال، چهار منزل در عالم ظاهر و سه منزل در عالم باطن ميباشد. 1242. در سرای عاشقان، کلمات عارفان برای سالکان چیزی جز کرشمه عشق نیست.
سالكان الي الله 411. برای سالکان اليالله، بهترین لذت، جمال اولیا و برترین تفریحگاه، دلهای آنان میباشد. 487. دنيا همچون غنچه گلي است بر بوته خار كه عطر حقايقش براي سالكان اليالله در ابتدا پنهان و در انتها پيدا ميگردد. 621. حقيقت در ظاهر همچون خورشيد و زمين، و در باطن همانند ماه و ستارگان براي سالكان الي الله نمايان است. *- همان گونه که زمین بعد از تحمل فراز و نشیب دو فصل پاییز و زمستان، در فصلبهار، ابرهای بارانی از فضای آسمانی بر سرزمین خاکیاش میبارد و در اندک زمانی بهسبزهزار و گلزاری زیبا و معطر مبدل میشود، سالک الی اللّه هم بعد از طی دو وادی پر از رنج و مشقت نباتی و حیوانی، به عالم انسانی نایل میشود و کلمات عرفانی از فضای قلبش بر سرزمین وجودش می بارد و در اندک مدتی به وجهی منوّر و بهشتی معطر مبدل میگردد.
سالك راه 869. سالك راه يا در پناه بهشت، يا در صفاي بهشت و يا در جمال بهشت ميباشد. * - سالک راه کمال، همچون هستهای میباشد که توسط باغبان، مغزش به جمال میرسد.
سالم 179. ما کامل میشویم تا سالم شویم و سالم میشویم تا عامل شویم و عامل میشویم تا خالق جمال شویم. 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند. 1147. وجود جسماني ما توسط شمس، و وجود روحاني ما به واسطه قمر، سالم ميگردد.
سايه 17. همانگونه که تمام موجودات به واسطه زُمختيشان دارای سایه هستند الّا خورشید، تمام آدمیان هم به واسطه زمختيشان دارای تيرگي هستند الّا محمد(ص). 160. هر موجودی، دارای ظاهر و باطنی است که ظاهر آن سایه، و باطن آن نور ميباشد. *- هر موجودی دارای سایهای است. بهترین سایه در بین موجودات، سایه پیامبران و اولیای الهی میباشد.
سايه خورشيد 167. غروب چهاردهم، ماه و خورشید در یک خطّ مساوی روبهروی هم در افق رؤیت میشوند. از این دو نور، دو سایه در طرفین انسان دیده میشود. با شدت نور ماه، سایه خورشید برطرف میشود و با شدت نور خورشید، سایه ماه از بین میرود.
سايه ماه 167. غروب چهاردهم، ماه و خورشید در یک خطّ مساوی روبهروی هم در افق رؤیت میشوند. از این دو نور، دو سایه در طرفین انسان دیده میشود. با شدت نور ماه، سایه خورشید برطرف میشود و با شدت نور خورشید، سایه ماه از بین میرود.
تاریخ: شنبه، 11 مهر ماه، 1394
دسته: س
بازدید: 608
سبزه زار 19. چنانچه عقل و عشق همچون خاک و آب با هم آمیخته گردند، سبزهزاری بس زیبا همانند بهشت آشکار میگردد. 154. دنیا سبزهزاری است که گلهای آن سيماي جوانان میباشد. در این سبزهزار، سيماي خوشبوی جوانی را به دست گلابگیران الهی تسلیم کنیم تا در زمان پیری همچون عطر خوشبو، معطر باشيم. 1213. ابرار همچون کوههای سواحل دریا از باران رحمت مقربان سبزهزار ميگردند.
سبزه زار آسمان 1083. همانگونه كه سنگهاي آسماني بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار زمين گردند، آدمهاي زميني هم بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار آسمان شوند.
سبزه زار روح و رياحين 1083. همانگونه كه سنگهاي آسماني بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار زمين گردند، آدمهاي زميني هم بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار آسمان شوند.
سبزه زار زمين 1083. همانگونه كه سنگهاي آسماني بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار زمين گردند، آدمهاي زميني هم بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار آسمان شوند.
سپاه خوف 159. هر سلولی از سلولهای بدن میتواند عامل ضعف و توانمندی اراده انسان باشد. سلولها هر کدام بنا بر موقعیتی که دارند، میتوانند نیرو و قدرت یک انسان را داشته باشند. سلولها به تبعیت از سلولهای مغز که در ارتباط با سلولهای قلب میباشند، هرگاه سپاه خوف در انسان ایجاد ناامنی کند، به اتفاق سلولهای مغز از طریق تمرکز فکر میتوانند به کارهای خارقالعاده دست بزنند.
ستارگان 421. انسان كامل در بين ابرار و الباب همانند ماه در بين ستارگان و سيارات به شكلهاي مختلف ظاهر ميگردد. 491. خورشيد از بين ستارگان، و محمد(ص) از بين پيامبران، نور آسمانها و زمين ميباشند. 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند. 621. حقيقت در ظاهر همچون خورشيد و زمين، و در باطن همانند ماه و ستارگان براي سالكان الي الله نمايان است. 738. سحرخيزان واقعي كساني هستند كه در پرتو ماه، منور به مهتاب و در پناه ستارگان، مطهر به مهرويان ميباشند. 1169. همانگونه که سیر خورشید به ماه و سیر ماه به ستارگان ميباشد، سیر عالِم به عارف و سیر عارف به مقربان میانجامد. 1212. اولیای الهی همانند ماه پلی مابین خورشيد و ستارگان از برای راغبانشان میباشند.
ستارگان آسمان 441. حقايق محكمات و متشابهات قرآن، همانند خورشيد در مقابل موجودات زمين و ماه در برابر ستارگان آسمان ميباشد.
ستارگان درخشنده 52. مؤمنان ابرار، همچون ابرهاي بهاري ميبارند و همچون ستارگان درخشنده ميتابند. 83. اولیای الهی همچون ستارگان درخشنده، نمایانگر رنگها و افشاگر ننگها میباشند. 600. با آفتاب شمس، مهتاب قمرْ محو و ستارگان درخشنده محجوب ميشود. 694. همانگونه كه حيوانات در شب توجهي به ستارگان درخشنده ندارند، آدميان هم در روز توجهي به اولياي هدايت كننده ندارند. 820. مهرويان بهشتي به مثابه ستارگان درخشنده در قلوب سحرخيزان رحماني ميتابند. 884. همانطور كه ستارگان درخشنده در مقابل مخلوقات سرافكنده پوشيده است، كاملان زيبنده نيز در مقابل مردمان سر افكنده نهفته ميباشند. 996. حوران فراخچشم همچون ستارگان درخشنده در بحر بيكران دل انسان كامل قابل رؤيت ميباشند. 1089. ستارگان درخشنده در آسمان، نظارهگر مَهرويان زيبنده در زمين ميباشند.
ستارگان درخشنده عقل 1230. تا از آفتاب سوزنده نفس غایب نشویم، به ستارگان درخشنده عقل شاهد نمیشویم.
ستارگان درخشنده وحدت 825. در آن هنگام كه خورشيد عالمتاب، زهره منور خويش را به عنوان امانت به ماه تابانش اهدا فرمود، از او خواست كه به اين نكات مهم گوش فرا دهد: اي ماه عزيز! تو خود آگاهي كه در چه مقام و جايگاهي قرار داري و در اين سراي ظلماني مكلفي كه از اين وديعه نوراني محافظت كني. دوم آنكه در مسافت روز و شب خود، آنچنان رفت و آمد خود را هماهنگ كني كه به زهره محبوب ستم نكني تا او همچون فرشتهاي زيبا بتواند در عالم كثرت، راغبين مطهرش را در سحرگاهان به سوي ستارگان درخشنده وحدت جذب كند.
ستارگان دنباله دار 722. آدميان ارواح منوري هستند كه براي شهود بايد به همراه ستارگان دنبالهدار به ژرفاي آسمانهاي جمال سير كنند.
ستارگان شب 1042. روشن باش همانند خورشيد روز، و درخشنده باش همانند ستارگان شب.
ستاره 325. همانگونه که در شب هیچ ستارهاي نمایانتر از ماه نیست، در روز هم هیچ انسانی آشکارتر از انسان كامل نمیباشد.
ستاره فرقدين 692. سير سالكان الي الله به سوي جمال بينهايت همچون سير خورشيد به طرف ماه، سير ماه به سوي زهره، سير زهره به سمت دو ستاره فرقدين، و سير دو ستاره فرقدين به جانب كواكب درخشنده لايتناهي ميباشد.
ستاره قطب 1103. ستاره قطب براي قليلي آشكار، و براي كثيري پنهان ميباشد.
ستم 825. در آن هنگام كه خورشيد عالمتاب، زهره منور خويش را به عنوان امانت به ماه تابانش اهدا فرمود، از او خواست كه به اين نكات مهم گوش فرا دهد: اي ماه عزيز! تو خود آگاهي كه در چه مقام و جايگاهي قرار داري و در اين سراي ظلماني مكلفي كه از اين وديعه نوراني محافظت كني. دوم آنكه در مسافت روز و شب خود، آنچنان رفت و آمد خود را هماهنگ كني كه به زهره محبوب ستم نكني تا او همچون فرشتهاي زيبا بتواند در عالم كثرت، راغبين مطهرش را در سحرگاهان به سوي ستارگان درخشنده وحدت جذب كند.
ستمگر 79. هیچ ستمگری ستم کنندهتر از نفس، هیچ خدمتگری خدمت کنندهتر از عقل، و هیچ زینتگری زینت کنندهتر از عشق نمیباشد.
ستمگري 581. سرمنشأ دجال فريبنده و ستمگر به زمان رسالت موسي كليم الله(ع) باز ميگردد كه تا سالهاي متمادي رها و ناشناخته بود تا اينكه در زمان سلطنت ذوالقرنين به اسم يأجوج و مأجوج در پشت سد زنداني، و با رسالت محمد رسول الله(ص) به صورت و روشي ديگر با نام دجّال شناسايي شد و با حكومت و ولايت علي وليّ الله(ع) به طور مرموز، گمراهي و ستمگرياش را آغاز كرد تا اينكه با تحقق وعده پروردگار در 22 بهمن 1357 سدّ يأجوج و مأجوج شكسته شد و با لباس و لحني فريبنده و در نظر اهل بصيرت همچون اژدهايي يك چشم، از جايگاه خود به حركت درآمد و عوام ملتها را با ترفند عدل و منشش به سمت خود فراخواند.
ستيز 1196. گمراهان افراطي همانند حیوانات وحشي نسبت به سابقان رحيمي در ستيزند.
سجده 200. انتقاد ملائکه و ابلیس از آدم(ع) به واسطه دلهای معیوبشان بود که آدم(ع) توسط پروردگارش پرده از راز اسمای آنها برداشت و آنان را سرافکنده به سجده انداخت. 923. همانگونه كه خفاش حقايق ظاهر را در شب توسط واژگوني ميبيند، انسان هم حقايق باطن را در سَحر به واسطه سجده ميبيند. 986. آخرين آيه از اولين سوره نازلشده، سجده است كه مربوط به آيات فوق آن ميباشد.
سجده عشق 190. هر کس میخواهد به عزت و عظمت دنیا و آخرت برسد، باید در برابر رب همانند قمر در برابر شمس، به سجده عشق افتد تا همچون قمر مسجود کواکب گردد.
سجود 866. آسمانهاي هفتگانه براي راهيان عشق است كه با سجود و شهود به سوي وجه رحيميت در سيرند.
سحر 602. حقيقت روز در شب و حقيقت شب در سَحر نمايان است. 923. همانگونه كه خفاش حقايق ظاهر را در شب توسط واژگوني ميبيند، انسان هم حقايق باطن را در سَحر به واسطه سجده ميبيند.
سحرخيزان واقعي 738. سحرخيزان واقعي كساني هستند كه در پرتو ماه، منور به مهتاب و در پناه ستارگان، مطهر به مهرويان ميباشند. 739. سحرخيزان واقعي دو گروهاند: كثيري مشتاق قمرند و قليلي شيداي كواكباند.
سحرگاهان 770. نفسها و عقلها، مناديان جسمها و روحهايند در سحرگاهان. 825. در آن هنگام كه خورشيد عالمتاب، زهره منور خويش را به عنوان امانت به ماه تابانش اهدا فرمود، از او خواست كه به اين نكات مهم گوش فرا دهد: اي ماه عزيز! تو خود آگاهي كه در چه مقام و جايگاهي قرار داري و در اين سراي ظلماني مكلفي كه از اين وديعه نوراني محافظت كني. دوم آنكه در مسافت روز و شب خود، آنچنان رفت و آمد خود را هماهنگ كني كه به زهره محبوب ستم نكني تا او همچون فرشتهاي زيبا بتواند در عالم كثرت، راغبين مطهرش را در سحرگاهان به سوي ستارگان درخشنده وحدت جذب كند.
سخاوت 1214. حریت و شجاعت، نیازمند عدالت و سخاوت میباشد.
سخن 521. همانگونه كه كودك به واسطه تغذيه و مراقبت به رشد و سخن ميرسد، مؤمن هم توسط مائده و مراقبه به كمال و كلام ميرسد. 780. همانگونه كه باران آسماني براي آدميان گاهي با رعد و گاهي بدون رعد همراه ميباشد، كوثر رحماني هم براي مخلَصان گاهي با سخن و گاهي بدون سخن همراه ميباشد. 1226. سخنی که از عقل نشأت میگیرد، مربوط به مغز است و سخنی که از عشق نشأت میگیرد، مربوط به قلب میباشد.
سخن آفرين روح 169. عشق واقعی همچون تنفس، دائمی است که حیاتبخش نور و سخنآفرین روح در جسم میباشد.
سخن ابرار 57. بوستان توسط صوت بلبلان و زيبایي پروانگان، و جنات به واسطه سخن ابرار و جمال مقربان، نیکو و خوشنما میباشد.
سخنان دوزخيان 537. از روشنترين علائم دوزخيان، خشم آنان است در برابر كلمات بهشتيان؛ همچنانكه از بزرگترين علائم بهشتيان، صبر آنان است در مقابل سخنان دوزخيان.
سخن عشق 1238. بهترین نصیحت برای هدایت، سخن عشق است.
سخنوران جنات 331. ابرار، سخنوران جناتاند؛ همچنانكه بلبلان نغمهسراي بوستان ميباشند.
سدّ 1238. دجال، همان یأجوج و مأجوج است كه با شکسته شدن سد، عده کثیری از عوام مردم به او ملحق تا آنکه به دست مسیحادَمي کشته میشود. 581. سرمنشأ دجال فريبنده و ستمگر به زمان رسالت موسي كليم الله(ع) باز ميگردد كه تا سالهاي متمادي رها و ناشناخته بود تا اينكه در زمان سلطنت ذوالقرنين به اسم يأجوج و مأجوج در پشت سد زنداني، و با رسالت محمد رسول الله(ص) به صورت و روشي ديگر با نام دجّال شناسايي شد و با حكومت و ولايت علي وليّ الله(ع) به طور مرموز، گمراهي و ستمگرياش را آغاز كرد تا اينكه با تحقق وعده پروردگار در 22 بهمن 1357 سدّ يأجوج و مأجوج شكسته شد و با لباس و لحني فريبنده و در نظر اهل بصيرت همچون اژدهايي يك چشم، از جايگاه خود به حركت درآمد و عوام ملتها را با ترفند عدل و منشش به سمت خود فراخواند.
سدّ ذوالقرنين 181. سد ذوالقرنین، مابین پیروان موسی(ع) و پیروان داوود(ع) ساخته شد.
سدّ يأجوج و مأجوج 581. سرمنشأ دجال فريبنده و ستمگر به زمان رسالت موسي كليم الله(ع) باز ميگردد كه تا سالهاي متمادي رها و ناشناخته بود تا اينكه در زمان سلطنت ذوالقرنين به اسم يأجوج و مأجوج در پشت سد زنداني، و با رسالت محمد رسول الله(ص) به صورت و روشي ديگر با نام دجّال شناسايي شد و با حكومت و ولايت علي وليّ الله(ع) به طور مرموز، گمراهي و ستمگرياش را آغاز كرد تا اينكه با تحقق وعده پروردگار در 22 بهمن 1357 سدّ يأجوج و مأجوج شكسته شد و با لباس و لحني فريبنده و در نظر اهل بصيرت همچون اژدهايي يك چشم، از جايگاه خود به حركت درآمد و عوام ملتها را با ترفند عدل و منشش به سمت خود فراخواند.
سِرّ 1033. قرآن، ظاهرش عقل، باطنش عشق و سِرّش وجه میباشد.
سرآغاز خلقت 193. چون سرآغاز خلقت از عالم نباتی میباشد، تورات در وادي مقدس از شجره طور نازل گرديد.
سراب 438. همانگونه كه سراب نشانهاي از آب است، دنيا نيز نشانهاي از آخرت ميباشد. 462. هستي در مقابل حق، همچون سراب در برابر آب ميباشد. 895. سالها در پي آب به سوي سراب ميرفتم تا اينكه توسط خضر طريقم به سرچشمه زمزم رسيدم.
سرافراز 84. انسان، فرشته مقربی است که از ملکوت آسمان به زمین مُلک هبوط کرده. چنانچه بر پا قرار گیرد، سرافراز و اگر بر سر افتد، سرافکنده میگردد. 734. صورت آدم(ع) مرآت جمال بود كه توسط اسماء سرافكنده شد و به واسطه كلمات سرافراز گرديد. 970. موسي(ع) در برابر قومش هارون(ع) را سرافكنده كرد. محمد(ص) در مقابل قومش علي(ع) را سرافراز نمود.
سرافكندگي ملائكه 247. علت سرافکندگی ملائکه نزد آدم(ع)، افشای اسمای واقعی آنان بود که نام ابلیس از بین آنها آشکار گردید.
سرافكنده 84. انسان، فرشته مقربی است که از ملکوت آسمان به زمین مُلک هبوط کرده. چنانچه بر پا قرار گیرد، سرافراز و اگر بر سر افتد، سرافکنده میگردد. 734. صورت آدم(ع) مرآت جمال بود كه توسط اسماء سرافكنده شد و به واسطه كلمات سرافراز گرديد. 970. موسي(ع) در برابر قومش هارون(ع) را سرافكنده كرد. محمد(ص) در مقابل قومش علي(ع) را سرافراز نمود.
سراي جاوداني 1229. از بین نعمتهای الهی بهترین نعمت، حکمت است که آدمی را به سرای جاوداني آشنا مینماید.
*سرای زشت رویان - دنیا سرای زشترویان است نه مهرویان. در سرای زشترویان، بسان روح و ملائکه در خفا باشیم؛ چرا که عیسی با مادرش مریم، و حسین با مادرش فاطمه که نمادی از جمال و صوت زیبا بودند، با ظهور در سرای زشترویان، به چه رنج و عذابی گرفتار شدند!
سراي شقاوت 383. دنیا سرای شقاوت و جایگاه سعادت است. قافلهسالار شقاوت و سعادت، اولیای شیطانی و رحمانی میباشند.
سراي شگفت انگيز 90. دنیا سرای شگفتانگیزي است که قبرستان گذشتگان نمایشگاهی عبرتآموز برای آیندگان ميباشد.
سراي ظلماني 825. در آن هنگام كه خورشيد عالمتاب، زهره منور خويش را به عنوان امانت به ماه تابانش اهدا فرمود، از او خواست كه به اين نكات مهم گوش فرا دهد: اي ماه عزيز! تو خود آگاهي كه در چه مقام و جايگاهي قرار داري و در اين سراي ظلماني مكلفي كه از اين وديعه نوراني محافظت كني. دوم آنكه در مسافت روز و شب خود، آنچنان رفت و آمد خود را هماهنگ كني كه به زهره محبوب ستم نكني تا او همچون فرشتهاي زيبا بتواند در عالم كثرت، راغبين مطهرش را در سحرگاهان به سوي ستارگان درخشنده وحدت جذب كند.
سراي عاشقان 383. در سرای عاشقان، کلمات عارفان برای سالکان چیزی جز کرشمه عشق نیست.
سراي نوش 81. دنیا برای محرومان، سرای نیش است و آخرت برای آنان سرای نوش ميباشد.
سراي نيش 81. دنیا برای محرومان، سرای نیش است و آخرت برای آنان سرای نوش ميباشد.
تاریخ: شنبه، 11 مهر ماه، 1394
دسته: س
بازدید: 621
سربازان 144. اسپرمها به مثابه سربازان و نیروهای درون انسان میباشند. هر اسپرمی که در رحم زن به رشد کامل میرسد، پس از تولد ميتواند با طی مراتب کمالی به قدرتهای خارق العاده روحی به صورت اراده خدايي و مافوق بشری دست يابد. 683. دنيا براي دينداران همچون پادگاني است كه فرماندهانش سربازان را به سه جهت چپ، راست و جلو فرمان ميدهند.
سرپرستي اوليا 520. همانگونه كه كودكان به واسطه پرستاري مادران رشد مييابند، مؤمنان هم توسط سرپرستي اوليا به كمال ميرسند.
سرچشمه زمزم 895. سالها در پي آب به سوي سراب ميرفتم تا اينكه توسط خضر طريقم به سرچشمه زمزم رسيدم.
سرزمين تاريك و مرده دل ها 174. گازهای متعفن نفس را با جرقه عشق شعلهور کنیم تا همچون شمس فروزان، سرزمین تاریک و مرده دلهایمان را به روح و ریاحین الهی منور و معطر نماییم.
سرزمين دل 197. اگر مؤمنان با مته نیاز، سرزمین وجودشان را حفاري کنند، کوثر عشق بر سرزمين دلهايشان جاری میگردد. 336. نظر به جمال اولیای الهی، بارش عشق است بر سرزمین دل و ظهور سبزهزاري است همچون سبزهزار روح و رياحين.
سرزمين دل انسان كامل 282. بذر ايمان را در سرزمین دل انسان كامل با کوثر عشق آبیاری کنیم تا شاهد خضرای آن باشیم.
سرزمين دل معشوق 1187. عاشق، بهشت رحمان را در سرزمین دل معشوق مييابد.
سرزمين وجود 197. اگر مؤمنان با مته نیاز، سرزمین وجودشان را حفاري کنند، کوثر عشق بر سرزمين دلهايشان جاری میگردد. 559. در آخر الزمان گوشها، چشمها و دلهاي آدميان همانند غبارها، طوفانها و سيلابهاي ويران كننده، سرزمين وجودشان را همچون مردابها متعفن ميگرداند.
سرزمين هاي سوزان 837. طوفان سهمگين خشم و غضب از سرزمينهاي سوزان بر من وزيدن گرفت تا اينكه نسيم چشمهسار خضر نعيم آن را خنثي كرد.
سرزنش ها 855. با وجود مشكلات و سرزنشهاي زياد، سالها از عمرم را توانستم براي معنويت شاگردانم سپري نمايم.
سرشت 679. پيغامهاي الهي و نداهاي رحماني از عالم غيب به عالم شهود منتقل گشت. روشها توسط ديدارها و گفتارها، سرشتها را تكميل كرد و در پشت نقاب ظلمت واقعيت صورتها را مخفي كرد. 846. هر انساني كه سرشت او توسط خضر طريق به روح ايمان تأييد نشود، پذيرنده هر شكلي و رونده هر سويي ميباشد.
سرشت جسم و روح عاقلان و عشقان 698. كلمات الهي و رحماني، دو نور گرم و سرد متقابلي است مانند آفتاب و مهتاب كه سرشت جسم و روح عاقلان و عاشقان را از مُلك و ملكوت به وجوه زيبنده رحيميت عبور ميدهد.
سرگردان 434. همانگونه كه در شب بدون نور سرگردانيم، در آخرت هم بدون نور حيرانيم.
سرلوحه عقل 361. عالم مُلک بازار سود و زیان است. در این بازار کسانی بهره ملکوتی میبرند که سرلوحه عقلشان عشق باشد.
سرمشق زندگي 105. میانهرو به کسانی گویند که قبل از اسلام، تورات و انجیل، و بعد از آن، محکمات و متشابهات قرآن را سرمشق زندگی خود قرار دهند.
سرمنزل جمال بي نهايت 161. ناخدایان سفینههای ولایت به اتفاق ملوانانِ ابرار در سواحل دریای عشق و فنا لنگر انداخته تا در این وادی خاکدان، به جستجوی رهروان کوی معنا از بین مردمان باشند؛ سفینههایی که با دَم مسیحایی به حرکت در میآیند و برای رسیدن به سرمنزل جمال بینهایت رهسپار میگردند.
سرمنزل مقصود 519. محال است كه مؤمن بدون راهبر از طريق كتاب به سرمنزل مقصود برسد.
سرمنشأ دجال 581. سرمنشأ دجال فريبنده و ستمگر به زمان رسالت موسي كليم الله(ع) باز ميگردد كه تا سالهاي متمادي رها و ناشناخته بود تا اينكه در زمان سلطنت ذوالقرنين به اسم يأجوج و مأجوج در پشت سد زنداني، و با رسالت محمد رسول الله(ص) به صورت و روشي ديگر با نام دجّال شناسايي شد و با حكومت و ولايت علي وليّ الله(ع) به طور مرموز، گمراهي و ستمگرياش را آغاز كرد تا اينكه با تحقق وعده پروردگار در 22 بهمن 1357 سدّ يأجوج و مأجوج شكسته شد و با لباس و لحني فريبنده و در نظر اهل بصيرت همچون اژدهايي يك چشم، از جايگاه خود به حركت درآمد و عوام ملتها را با ترفند عدل و منشش به سمت خود فراخواند.
سُرور 1224. وجد و سُرور برای عارف، و کشف و شهود برای سالک میباشد.
سُرور آدميان 717. سُرور آدميان در صعودشان و صعودشان در وجوهشان ميباشد.
سطح زمين 188. اگر قرار باشد جسم اولیای الهی در زیر خاک نپوسد، حداقل بايد در هر چند متر مربع از سطح زمین، یک جسم نپوسیده وجود داشته باشد. 805. خورشيد، هنرمند شگفتانگيزي است كه سقف آسمانش را بسان مرآتي شفاف صيقل داده و سطح زمينش را به صورت گلزاري نقشآفريني كرده و اولياي رحمانياش را بر سقف آسمانش همچون كواكب درخشنده منعكس نموده است.
سعادت 24. آدمیان دو گروهاند: گروهی راستگویانِ درستکردارند و گروهی دروغگویان بدکردار. سرانجام راستگویانِ درستکردار، سعادت و فرجام دروغگویان بدکردار، شقاوت ميباشد. 388. دنیا برای سه گروه ضلالت است: صاحبان ثروت، شهرت و شهوت، و برای سه گروه سعادت میباشد: صاحبان عزت، رأفت و محبت. گروههاي اول در مکانهای جمادی، نباتی و حیوانی، و گروههاي دوم در جایگاههای انسانی، روحانی و نورانی میباشند. 801. شُكر، سعادتي است كه فضيلتش تنها به شكركنندهاش برميگردد.
سعادتمند 947. سعادتمند كسي است كه دست از عصاي بُرهان كشيده، همچون بُراقي تيزرو توسط خضر طريقش رهسپار جمال رحيميت ميباشد.
سفال 183. چنانچه انسان در آتش عشق همچون بلور، شفاف گردد، نظیر ملائکه و روح بهسختی رؤیت میشود و چنانچه مانند سفال، تیره گردد، بسان جن و انس بهآسانی رؤیت میشود.
سفر 37. زمين به منزله شكم، و آسمان به مثابه دل ميباشد. از شكم زمين به دل آسمان سفر كنيم. 949. همانگونه كه پروانهها از جمع كِرمها به سوي گلستان در سفرند، جنها نيز از جمع دوزخيان به سمت جنّات در سفرند.
سفره 403. عشق همچون طعام لذیذ و حیاتبخشی است که از روز ازل سفره آن در دلهای مخلوقات پهن گردیده است.
سفره عشق 731. تا بر سفره عشق دعوت نشوي، محال است كه بر سفره عقل دعوت بشوي.
سفره عقل 731. تا بر سفره عشق دعوت نشوي، محال است كه بر سفره عقل دعوت بشوي.
سفيدي نور 129. مردم رؤیاهای خویش را بر اساس رنگهایی که به خود گرفتهاند، از سفیدی نور تا سیاهی ظلمت، تعبیر میکنند.
سفينه عرش 651. آزمايش آدميان توسط سفينه عرش كه بر درياي عشق روان است، ميباشد.
سفينه نجات اولياي الهي 241. عصر ما بسان دریای پهناوری میباشد که آرامش آن توسط طوفانهاي هولناک ناپاکیها از میان رفته و جنبندگان خود را توسط امواج سهمگین آنچنان با بیرحمی در اعماق خود غرق میکند که اثري از آنها باقی نمیگذارد؛ مگر آنهایی که در سفینه نجات اولیای الهی میباشند.
سفينه هاي ولايت 161. ناخدایان سفینههای ولایت به اتفاق ملوانانِ ابرار در سواحل دریای عشق و فنا لنگر انداخته تا در این وادی خاکدان، به جستجوی رهروان کوی معنا از بین مردمان باشند؛ سفینههایی که با دَم مسیحایی به حرکت در میآیند و برای رسیدن به سرمنزل جمال بینهایت رهسپار میگردند.
سقف آسمان 805. خورشيد، هنرمند شگفتانگيزي است كه سقف آسمانش را بسان مرآتي شفاف صيقل داده و سطح زمينش را به صورت گلزاري نقشآفريني كرده و اولياي رحمانياش را بر سقف آسمانش همچون كواكب درخشنده منعكس نموده است.
سقوط 329. تخطی ابلیس به جهت آدم(ع) و تخطی آدم(ع) به موجب ابلیس باعث گردید که آنها پس از هبوط از بهشت، در کشاکش یکدیگر به صعود و سقوط برسند. 708. آدميان مابين آسمان و زميناند؛ يا توسط صورت صعود و يا به واسطه عورت سقوط ميكنند.
سكوت 298. از احمقی است که در محضر اولیای الهی به جای عشق، عقل و به جای صبر، تعجیل و به جای سکوت، حرف باشد.
سگ اصحاب كهف 567. شيطان نسبت به رحمان همچون سگ اصحاب كهف، كلب آستان ولايت ميباشد.
*سلاح - همان گونه که در طول تاریخ، انبیای الهی برای پیشبرد شریعت خویش در مقابل ستمگران سلاحی جز نفرین و معجزات نداشتند، اولیای رحمانی هم برای پیشبرد معرفت خود در مقابل تکذیب کنندگان سلاحی جز دم مسیحایی و کرامات ندارند. پس اگر باور کنیم که این عصر، غروب آخر الزمان میباشد و در پرتو مهتاب ولایت زندگی میکنیم، باید بدانیم که سلاحی جز دم مسیحایی و کرامات رحمانی در راه معرفت به کار نمیآید.
*سلاح شهوت - سلاح شهوت، غضب است و سلاح محبت، رافت میباشد.
سلاح صابران 14. سلاح مؤمنان، صبوری و سلاح صابران، اراده آنان میباشد.
سلاح مؤمنان 14. سلاح مؤمنان، صبوری و سلاح صابران، اراده آنان میباشد.
*سلاح نفس - سلامت نفس در عقل است و سلامت روح در عشق میباشد.
سلام 966. سلام بر يحياي نبي(ع) از بيرون، و سلام بر عيساي مسيح(ع) از درون ميباشد. 1003. بهشتيان را با سلامشان و دوزخيان را با دشنامشان ميتوان شناخت.
*سلامت - شریعتی که به همراه طریقت باشد، سرانجامش حقیقت است و حقیقتی که به همراه ولایت باشد، سرانجامش سلامت میباشد.
سلامت اوليا 970. همچنانكه سلامت نوزادان به واسطه سلامت مادران است، سلامت سالكان نيز توسط سلامت اوليا ميباشد.
سلامت بدن 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند.
سلامت جسم 984. سلامت جسم توسط عقل، و سلامت روح به واسطه عشق است.
سلامت جسمي 1202. سلامت جسمي توسط آفتاب و مهتاب و سلامت روحي به واسطه احکام و عرفان میباشد.
سلامت خورشيد 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند.
سلامت روح 198. سلامت نفس در عقل الهی و سلامت روح در عشق رحمانی میباشد. 978. اولياي رحماني بيشتر براي سلامتي روحشان ميكوشند؛ در حالي كه مردم براي سلامتي جسمشان ميكوشند. 984. سلامت جسم توسط عقل، و سلامت روح به واسطه عشق است.
سلامت روحي 1202. سلامت جسمي توسط آفتاب و مهتاب و سلامت روحي به واسطه احکام و عرفان میباشد.
سلامت زمين 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند.
سلامت سالكان 670. همچنانكه سلامت نوزادان به واسطه سلامت مادران است، سلامت سالكان نيز توسط سلامت اوليا ميباشد.
سلامت ستارگان 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند.
سلامت كهكشان 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند.
سلامت كيهان 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند.
سلامت مادران 670. همچنانكه سلامت نوزادان به واسطه سلامت مادران است، سلامت سالكان نيز توسط سلامت اوليا ميباشد.
تاریخ: شنبه، 11 مهر ماه، 1394
دسته: س
بازدید: 540
سلامت نفس 198. سلامت نفس در عقل الهی و سلامت روح در عشق رحمانی میباشد.
سلامت نوزادان 670. همچنانكه سلامت نوزادان به واسطه سلامت مادران است، سلامت سالكان نيز توسط سلامت اوليا ميباشد.
سلامتي جسمي 74. علوم ظاهری و باطنی به دو راهی نفس و عقل ختم میشود: راه نفس برای سلامتی و زیبایی جسم، و راه عقل برای سلامتی و زیبایی روح میباشد. 978. اولياي رحماني بيشتر براي سلامتي روحشان ميكوشند؛ در حالي كه مردم براي سلامتي جسمشان ميكوشند.
سلامتي روح 74. علوم ظاهری و باطنی به دو راهی نفس و عقل ختم میشود: راه نفس برای سلامتی و زیبایی جسم، و راه عقل برای سلامتی و زیبایی روح میباشد.
سلسله كاروان ها 498. يكي از سلسله كاروانهاي هفت هزارساله ما هستيم كه در آخر الزمان ميانديشيم، در حالي كه از غسلين دوزخ ميآشاميم.
سلسله كاروان هاي آدميان 498. از سلسله كاروانهاي هفت هزارساله آدميان بر روي زمين، كاروان ما است كه در آخرالزمان به واسطه زيباييهاي ظاهر، از درك باطن خويش محروم ميباشند.
سلطان 199. نفس همچون سلطانی است که ابلیس وجودش ملکه قصر، و شیاطینش خواستههای او میباشد.
سلطان قدرتمند 406. عقل و عشق، دو نیروی مقدسی است که هر کدام در وجود آدمیان جایگاه و مکان خاص خود را دارند؛ عقل همچون وزیری اندیشمند در مغز برای حفظ و حراست کشور وجود از بیگانگان، و عشق همانند سلطانی قدرتمند در دل برای حفظ و حراست ملکه در حرمسرای کاخ میباشد.
سلطنت ذوالقرنين 581. سرمنشأ دجال فريبنده و ستمگر به زمان رسالت موسي كليم الله(ع) باز ميگردد كه تا سالهاي متمادي رها و ناشناخته بود تا اينكه در زمان سلطنت ذوالقرنين به اسم يأجوج و مأجوج در پشت سد زنداني، و با رسالت محمد رسول الله(ص) به صورت و روشي ديگر با نام دجّال شناسايي شد و با حكومت و ولايت علي وليّ الله(ع) به طور مرموز، گمراهي و ستمگرياش را آغاز كرد تا اينكه با تحقق وعده پروردگار در 22 بهمن 1357 سدّ يأجوج و مأجوج شكسته شد و با لباس و لحني فريبنده و در نظر اهل بصيرت همچون اژدهايي يك چشم، از جايگاه خود به حركت درآمد و عوام ملتها را با ترفند عدل و منشش به سمت خود فراخواند.
سلوك 562. سالكان در ابتداي سلوك، تيره و در انتهاي آن درخشنده ميباشند.
سلول 146. تعداد سلولهای یک انسان حدود صد هزار میلیارد میباشد. اگر به عنوان مثال انسانی که صد کیلوگرم بار بر میدارد، بتواند به وحدت و اتحاد سلولهای وجودش برسد، هر سلول میتواند همان صد کیلوگرم بار را بر دارد. چنانچه هر سلولی صد کیلوگرم بار بر دارد، هر ده سلول یک تُن بار را بلند خواهد کرد. بنابراین، یک انسان با اتحاد سلولهایش میتواند ده هزار میلیارد تُن بار را بلند نماید. اگر هر اتومبیل پنج تُن وزن داشته باشد، یک انسان میتواند دو هزار میلیارد اتومبیل را بلند کند. با توجه به مسافت صد و پنجاه میلیون کیلومتری بین زمین و خورشید، اگر هر اتومبیل ده متر باشد، طول این تعداد اتومبیل صد و سی و سه برابر فاصله زمین تا خورشید است. 159. هر سلولی از سلولهای بدن میتواند عامل ضعف و توانمندی اراده انسان باشد. سلولها هر کدام بنا بر موقعیتی که دارند، میتوانند نیرو و قدرت یک انسان را داشته باشند. سلولها به تبعیت از سلولهای مغز که در ارتباط با سلولهای قلب میباشند، هرگاه سپاه خوف در انسان ایجاد ناامنی کند، به اتفاق سلولهای مغز از طریق تمرکز فکر میتوانند به کارهای خارقالعاده دست بزنند. 618. سلولها توسط سلامت بدن، بدن توسط سلامت زمين، زمين توسط سلامت خورشيد، خورشيد توسط سلامت ستارگان، ستارگان توسط سلامت كهكشان و كهكشان توسط سلامت كيهان سالم ميباشند. 1047. سلولها خادمان آدمياناند كه توسط اتحاد آنان ميتوان به اراده و قدرتهاي خارق العاده دست يافت. 1053. همانگونه كه آدميان توسط وحدت به قدرتي عظيم تبديل ميشوند، سلولها نيز توسط وحدت به قدرت عظيمي مبدل ميگردند. 1137. سلولها همانند آدميان نسبت به يكديگر دوست و دشمن ميباشند.
سلول هاي انسان 146. تعداد سلولهای یک انسان حدود صد هزار میلیارد میباشد. اگر به عنوان مثال انسانی که صد کیلوگرم بار بر میدارد، بتواند به وحدت و اتحاد سلولهای وجودش برسد، هر سلول میتواند همان صد کیلوگرم بار را بر دارد. چنانچه هر سلولی صد کیلوگرم بار بر دارد، هر ده سلول یک تُن بار را بلند خواهد کرد. بنابراین، یک انسان با اتحاد سلولهایش میتواند ده هزار میلیارد تُن بار را بلند نماید. اگر هر اتومبیل پنج تُن وزن داشته باشد، یک انسان میتواند دو هزار میلیارد اتومبیل را بلند کند. با توجه به مسافت صد و پنجاه میلیون کیلومتری بین زمین و خورشید، اگر هر اتومبیل ده متر باشد، طول این تعداد اتومبیل صد و سی و سه برابر فاصله زمین تا خورشید است.
سلول هاي بدن 139. اسپرمها نقش مهمترین عامل حیات و توانمندی را برای سلولهای بدن، به خصوص مغز و قلب دارند. هر انسان فانی با جذبه عشق و تمرکز فکر، مطمئناً به اتحاد سلولها نایل میشود و هرگاه در اثر خوف و ناامنی، ارادهای از او به وجود آيد و بخواهد از منافذ هر جسمی عبور کند، برای او سهل است؛ هر چند جسم همچون شیشهای قطور باشد، عبور از آن ممکن است. 159. هر سلولی از سلولهای بدن میتواند عامل ضعف و توانمندی اراده انسان باشد. سلولها هر کدام بنا بر موقعیتی که دارند، میتوانند نیرو و قدرت یک انسان را داشته باشند. سلولها به تبعیت از سلولهای مغز که در ارتباط با سلولهای قلب میباشند، هرگاه سپاه خوف در انسان ایجاد ناامنی کند، به اتفاق سلولهای مغز از طریق تمرکز فکر میتوانند به کارهای خارقالعاده دست بزنند.
سلول هاي زمين 244. موجودات به منزله سلولهای زمیناند. بین سلولهای زمین، انسان کامل در اعلا مرتبه زمین میباشد.
سلول هاي قلب 159. هر سلولی از سلولهای بدن میتواند عامل ضعف و توانمندی اراده انسان باشد. سلولها هر کدام بنا بر موقعیتی که دارند، میتوانند نیرو و قدرت یک انسان را داشته باشند. سلولها به تبعیت از سلولهای مغز که در ارتباط با سلولهای قلب میباشند، هرگاه سپاه خوف در انسان ایجاد ناامنی کند، به اتفاق سلولهای مغز از طریق تمرکز فکر میتوانند به کارهای خارقالعاده دست بزنند.
سلول هاي مغز 159. هر سلولی از سلولهای بدن میتواند عامل ضعف و توانمندی اراده انسان باشد. سلولها هر کدام بنا بر موقعیتی که دارند، میتوانند نیرو و قدرت یک انسان را داشته باشند. سلولها به تبعیت از سلولهای مغز که در ارتباط با سلولهای قلب میباشند، هرگاه سپاه خوف در انسان ایجاد ناامنی کند، به اتفاق سلولهای مغز از طریق تمرکز فکر میتوانند به کارهای خارقالعاده دست بزنند.
سليمان(ع) 1086. خداوند براي مراقبت از زبور داود(ع) سليمان(ع)، و براي مراقبت از انجيل عيسي(ع) ذوالقرنين، و براي مراقبت از قرآن محمد(ص)، علي(ع) را قرار داد. - ذوالقرنین مانند سلیمان نبی در حفظ و حراست کتاب زبور کوشید و همچنین نگهدارنده و محافظ پیروان داوود از قوم یهود بود.
سلیمان نبی(ع) 185. ذوالقرنین همچون سلیمان نبی(ع) در حفظ و حراست زبور کوشید و همچنین محافظ پیروان داوود(ع) از قوم یهود بود.
سماع 332. عاشق نسبت به معشوق همانند پروانه نسبت به گل است كه با سماعش زیبايی را مییابد. 946. خورشيد درخشيد، ماه منور شد، زهره به وجد آمد و كواكب به سماع افتادند. 964. كثيري توسط روضه به عزا، و قليلي به واسطه جذبه به سماع ميافتند.
سنت الهي 629. با طلوع خورشيد آخرالزمان، امام خميني(س) از غرب، پس از فروپاشي سلطنت ديكتاتوري پهلوي و آزادي محرومان، آنچنان اهل دين به سنت الهي حساسيت پيدا كردند كه با غروب مهتاب فروزندهاش تنها قليلي توانستند به كواكب درخشنده اهل معرفت راه يابند.
سنگ سخت 130. اگر زن مؤمنهای در خانه خود نامحرمی را در خواب مشاهده نماید و بعد از خواب یکی از محرمانش كه زن ميباشد به خانه او بیاید، این رؤیا صحیح است؛ چون مؤمن به واسطه تزکیه نفس همچون بلوری شفاف، و غیر مؤمن همچون سنگی سخت در مقابل شیشه میباشد. 148. کافر در قیامت میگوید: ای کاش خاک بودم تا همچون سنگی سخت تکذیب کننده کلمات اولیای الهی که همان کوثر عشق بود، نمیشدم! 1131. مردم همچون سنگ سخت در نزد اولياي الهياند. با اشعه عشق، خاك و با كوثر عشق، خضرا ميگردند.
سنگ ريزه ها 658. همانگونه كه سنگهاي آسماني براي رسيدن به خاك از آتش جوّ ميگذرند، آدميان هم بايد براي رسيدن به كوثر از آتش نفس بگذرند.
سنگ ها 903. دل انسان كامل همچون درون سياهچالهاي است كه سنگهاي اطرافش را در خود فرو برده، همچون ابر رقيقي در فضا تجليگر خورشيدي در آورده.
سنگ هاي آسماني 225. مؤمنان همانند سنگهای آسمانی در دل ولیّ خدا همچون شهاب ثاقب فنا ميگردند. 464. سنگهاي آسماني طوافشان در خورشيد و كمالشان در زمين ميباشد. 465. سنگهاي آسماني دوزخشان در خورشيد و بهشتشان در زمين ميباشد. 466. همانگونه كه سنگهاي آسماني از خورشيد دور ميشوند و به زمين نزديك ميشوند، آدميان نيز از خدا دور ميشوند و به خود نزديك ميشوند. 658. همانگونه كه سنگهاي آسماني براي رسيدن به خاك از آتش جوّ ميگذرند، آدميان هم بايد براي رسيدن به كوثر از آتش نفس بگذرند. 676. اگر هزاران سال سنگهاي آسماني در سير دَورانيشان داخل آتش جوّ زمين نشوند، محال است كه به صورت گلهاي زيبا در آيند و همين طور اگر آدميان زميني هزاران سال در سير دَورانيشان داخل آتش عشق اوليا نشوند، محال است كه به صورت فرشتگان زيبا در آيند. 1023. جاذبه انسان کامل نسبت به آدمیان، همانند جاذبه زمین است نسبت به سنگهای آسمانی. 1083. همانگونه كه سنگهاي آسماني بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار زمين گردند، آدمهاي زميني هم بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار آسمان شوند.
سنگ هاي پراكنده منظومه شمسي 156. انسانها در مقابل اولياي الهي همانند سنگهای پراکنده منظومه شمسی میباشند که در اثر گردش زمین به دور خورشید، قلیلی از آنها به عنوان شهابسنگ به زمین سبزينه بهشتي براي كمال هبوط میکنند.
سواحل 875. انسان كامل، همانند دريا آدميان را با امواج خويش به سواحل مختلف ميبرد.
سواحل درياي عشق و فنا 161. ناخدایان سفینههای ولایت به اتفاق ملوانانِ ابرار در سواحل دریای عشق و فنا لنگر انداخته تا در این وادی خاکدان، به جستجوی رهروان کوی معنا از بین مردمان باشند؛ سفینههایی که با دَم مسیحایی به حرکت در میآیند و برای رسیدن به سرمنزل جمال بینهایت رهسپار میگردند.
سواد 223. دین با علم و سواد به دست نمیآید؛ بلکه با عشق و جهاد حاصل میگردد.
سوختن عقل و روح 939. سوختن نفس و جسم توسط آتش، و سوختن عقل و روح توسط شهوت ميباشد.
سوختن نفس و جسم 939. سوختن نفس و جسم توسط آتش، و سوختن عقل و روح توسط شهوت ميباشد.
سوره بقره 56. بقره بلندترین سوره قرآن و کوثر کوتاهترین آن میباشد. مسلمانان از سوره بقره، و مؤمنان از سوره کوثر بهرهمند میباشند.
سوره حشر 700. از مهمترين نشانههاي قرآن براي نيل به وجه آدميت، آخرين آيه سوره حشر ميباشد.
سوره قرآن 56. بقره بلندترین سوره قرآن و کوثر کوتاهترین آن میباشد. مسلمانان از سوره بقره، و مؤمنان از سوره کوثر بهرهمند میباشند.
سوره كوثر 56. بقره بلندترین سوره قرآن و کوثر کوتاهترین آن میباشد. مسلمانان از سوره بقره، و مؤمنان از سوره کوثر بهرهمند میباشند.
سوزندگي 457. براي مهرويان مُلك در روز سوزندگي و در شب درندگي است و براي مهرويان ملكوت در روز پويندگي و در شب جويندگي ميباشد.
سيارات 421. انسان كامل در بين ابرار و الباب همانند ماه در بين ستارگان و سيارات به شكلهاي مختلف ظاهر ميگردد. 813. همانگونه كه هر سيارهاي در بين سيارات، داراي آب و خاك نيست، هر آدمي هم در بين آدميان، داراي روح و نور نميباشد. 1020. همان طور كه سيارات توسط شعاع ستارگان منور ميشوند، ابرار نيز توسط شعاع مقربان منور میگردند.
سياره 813. همانگونه كه هر سيارهاي در بين سيارات، داراي آب و خاك نيست، هر آدمي هم در بين آدميان، داراي روح و نور نميباشد.
سياره حيات بخش خورشيد 841. همانطور كه در منظومه تنها سياره حياتبخشِ خورشيد زمين است، در معصومين(ع) هم تنها انسان حياتبخشِ خدا محمد(ص) ميباشد.
سياهچاله 903. دل انسان كامل همچون درون سياهچالهاي است كه سنگهاي اطرافش را در خود فرو برده، همچون ابر رقيقي در فضا تجليگر خورشيدي در آورده.
سياهي ظلمت 129. مردم رؤیاهای خویش را بر اساس رنگهایی که به خود گرفتهاند، از سفیدی نور تا سیاهی ظلمت، تعبیر میکنند.
سِير 206. کشتی عرش پرورگار توسط نسیم كوثر بر دریای عشق سیر مینماید. 355. من روحی در قالب جسمم که توسط نور، در سیرم. 866. آسمانهاي هفتگانه براي راهيان عشق است كه با سجود و شهود به سوي وجه رحيميت در سيرند.
سير آدميان 638. سير آدميان از آتش به سوي نور، و از گِل به سوي وجه ميباشد.
سير انسان 597. سير انسان به دو صورت است: يا در مسير اعلی عليينْ زيبا يا در مسير اسفل سافلينْ زشت ميباشد.
سيرت 398. انسان در سیرت و صورت، مظهر تام زیبایی است که در غیب و شهود هيچ زيبايي راضی کننده او نمیباشد. 522. نفس به سوي عورت، عقل به سوي صورت، و عشق به سوي سيرت ميرود. 523. عقل همانند اسب دونده و عشق بسان براق پرنده، جوينده و يابنده صورت و سيرت خود ميباشند. 540. عشق، آتشي است كه شعلهاش در صورت، و نورش در سيرت، و كمالش در صحبت آشكار ميگردد. 603. خداوند توسط رحمانيتش، چراغي همچون خورشيد و فروغي همانند ماه و صورتي همچون محمد(ص) و سيرتي همانند علي(ع) دارد. 725. توسط عشق، چشمها و دلها از سمت صورت به طرف سيرت ميرود. 1073. همانطور كه انسان براي ديدن صورت نياز به آيينه مخلوق دارد، براي ديدن سيرت نياز به آيينه خالق دارد. 1098. اكثريت آدميان ترجيح دهنده صورت بر سيرتاند.
سيرت آدميت 703. بزرگترين لطف الهي نسبت به بندگان، صورتهاي انساني آنان است و بهترين لطف بندگان نسبت به خودشان، سيرت آدميتشان ميباشد.
تاریخ: شنبه، 11 مهر ماه، 1394
دسته: س
بازدید: 349
سيرت زيبا 431. همانگونه كه حيوانات در جنگل صورت زيبا را تشخيص نميدهند، آدميان هم در شهر، سيرت زيبا را نميشناسند. 703. عشق الهي، سيرت زيبايي است كه توسط عشق مجازي، صورت ظاهر آن آشكار ميگردد. 1163. همانطور که عالِمْ صورت زیبا را تشخیص میدهد، عارف نيز سيرت زیبا را تشخیص میدهد. *- سیرت زیبا با مقاومت در برابر شهوت حاصل میگردد.
سير تكاملي 776. انسان، محال است كه در سير تكاملي از جمادي، نباتي، حيواني و انساني، بدون تصديق كلمات اولياي الهي، همانند عيسي بن مريم(ع) گردد.
سير تكاملي انسان 983. سير تكاملي انسان از دوزخ دنيا به سمت بهشت آسمان است؛ همچنانكه سير تكاملي نور از آتش آسمان است به سمت بهشت زمين.
سير تكاملي نور 983. سير تكاملي انسان از دوزخ دنيا به سمت بهشت آسمان است؛ همچنانكه سير تكاملي نور از آتش آسمان است به سمت بهشت زمين.
سير خورشيد 692. سير سالكان الي الله به سوي جمال بينهايت همچون سير خورشيد به طرف ماه، سير ماه به سوي زهره، سير زهره به سمت دو ستاره فرقدين، و سير دو ستاره فرقدين به جانب كواكب درخشنده لايتناهي ميباشد. 1169. همانگونه که سیر خورشید به ماه و سیر ماه به ستارگان ميباشد، سیر عالِم به عارف و سیر عارف به مقربان میانجامد.
سير دَوراني 676. اگر هزاران سال سنگهاي آسماني در سير دَورانيشان داخل آتش جوّ زمين نشوند، محال است كه به صورت گلهاي زيبا در آيند و همين طور اگر آدميان زميني هزاران سال در سير دَورانيشان داخل آتش عشق اوليا نشوند، محال است كه به صورت فرشتگان زيبا در آيند.
سير زهره 692. سير سالكان الي الله به سوي جمال بينهايت همچون سير خورشيد به طرف ماه، سير ماه به سوي زهره، سير زهره به سمت دو ستاره فرقدين، و سير دو ستاره فرقدين به جانب كواكب درخشنده لايتناهي ميباشد.
سير سالكان الي الله 692. سير سالكان الي الله به سوي جمال بينهايت همچون سير خورشيد به طرف ماه، سير ماه به سوي زهره، سير زهره به سمت دو ستاره فرقدين، و سير دو ستاره فرقدين به جانب كواكب درخشنده لايتناهي ميباشد.
سير ستاره فرقدين 692. سير سالكان الي الله به سوي جمال بينهايت همچون سير خورشيد به طرف ماه، سير ماه به سوي زهره، سير زهره به سمت دو ستاره فرقدين، و سير دو ستاره فرقدين به جانب كواكب درخشنده لايتناهي ميباشد.
سير صعودي 834.در سير صعودي كه به همراه مولاي كريمم داشتم، به امر او چهار درگاه مقدس را پاك كردم و سپس او به اتفاق صاحب ولايت مرا به آسمان چهارم عروج داد. 1155. انسان توسط «إنا لله» سير نزولياش از پدر مادر جسمانی، و به واسطه «إنا إليه راجعون» سير صعودياش به پدر و مادر روحاني میباشد.
سير صعودي آدميان 1013. سیر صعودي آدمیان به سوي زیبایی و لطافت بينهايت میباشد.
سير صعودي كمال 863. آسمانهاي هفتگانه، سير صعودي كمال و عروج ملكوتي جمال است براي راهيان سيماي رحيمي.
سير عارف 1169. همانگونه که سیر خورشید به ماه و سیر ماه به ستارگان ميباشد، سیر عالِم به عارف و سیر عارف به مقربان میانجامد.
سير عالِم 1169. همانگونه که سیر خورشید به ماه و سیر ماه به ستارگان ميباشد، سیر عالِم به عارف و سیر عارف به مقربان میانجامد.
سير عشق 349. سیر عقل با دو پا در مُلک به طرف کثرت، و سیر عشق با دو بال در ملکوت به سوی وحدت میباشد.
سير عقل 349. سیر عقل با دو پا در مُلک به طرف کثرت، و سیر عشق با دو بال در ملکوت به سوی وحدت میباشد.
سير كمالي 25. همانگونه که خورشید در سیر کمالي خود از روشنایی آفتاب به روشنايي مهتاب میرسد، مؤمن هم در مسیر کمالی خود از روشنايي شریعت به روشنايي معرفت میرسد.
سير كننده ملك و ملكوت 948. آدم به كسي گويند كه با دو بال عقل و عشق سيركننده مُلك و ملكوت باشد.
سير ماه 692. سير سالكان الي الله به سوي جمال بينهايت همچون سير خورشيد به طرف ماه، سير ماه به سوي زهره، سير زهره به سمت دو ستاره فرقدين، و سير دو ستاره فرقدين به جانب كواكب درخشنده لايتناهي ميباشد. 1169. همانگونه که سیر خورشید به ماه و سیر ماه به ستارگان ميباشد، سیر عالِم به عارف و سیر عارف به مقربان میانجامد.
سير مؤمن 26. همانگونه که پایان خورشید به غروب، و پایان ماه به طلوع میانجامد، سیر مُسلِم به کمال، و سیر مؤمن به جمال ختم میشود.
سير مسلم 26. همانگونه که پایان خورشید به غروب، و پایان ماه به طلوع میانجامد، سیر مُسلِم به کمال، و سیر مؤمن به جمال ختم میشود.
سير نزولي 1155. انسان توسط «إنا لله» سير نزولياش از پدر مادر جسمانی، و به واسطه «إنا إليه راجعون» سير صعودياش به پدر و مادر روحاني میباشد.
سير نزولي و صعودي 1174. انسان، کتابی است سفید که در سیر نزولی و صعودی توسط اعمال زشت و زیبایش به نوشتهای ظلمانی و نورانی تبدیل میگردد.
سيلاب هاي ويران كننده 559. در آخر الزمان گوشها، چشمها و دلهاي آدميان همانند غبارها، طوفانها و سيلابهاي ويران كننده، سرزمين وجودشان را همچون مردابها متعفن ميگرداند.
سيلي طبيب 269. كلمات اولیای الهی برای مردم همانند سیلی طبیب است بر گوش بیمار بیهوش.
سيماي آدميان 733. سيماي آدميان مرآت اعلی عليين است كه در اسفل سافلين، زنگار گرفته است.
سيماي ابرار 449. خداوند صورت جمالش را در سيماي ابرار، و صورت جميلش را در سيماي مقربان به ظهور رسانيد.
سيماي الهي 1150. الباب به سيماي الهي، ابرار به سيماي رحماني و مقربان به سيماي رحيمي طاهر و ظاهر ميباشند.
سيماي اوليا 595. سيماي مهرويان براي صابران، نصرت، و سيماي اوليا براي عاشقان، معرفت ميباشد.
سيماي اولياي الهي 295. با نظر به سیمای اولیای الهی، نطفهها نوراني و نوزادان روحاني میگردند.
سيماي جميل مقربان 1180. حقایق غیب در سیمای جمیل مقربان مشهود است.
سيماي جوانان 154.دنیا سبزهزاری است که گلهای آن سيماي جوانان میباشد. در این سبزهزار، سيماي خوشبوی جوانی را به دست گلابگیران الهی تسلیم کنیم تا در زمان پیری همچون عطر خوشبو، معطر باشيم.
سيماي خوشبوي جواني 154. دنیا سبزهزاری است که گلهای آن سيماي جوانان میباشد. در این سبزهزار، سيماي خوشبوی جوانی را به دست گلابگیران الهی تسلیم کنیم تا در زمان پیری همچون عطر خوشبو، معطر باشيم.
سيماي رحماني 93. ملکوتیان و مُلکیان دو گروه متضادند که در کشاکش يكديگر عده قلیلی را با سیمای رحمانی و عده کثیری را به صورت شیطانی به سمت نور و ظلمت ميبرند. 720. حقيقت، چراغ منوري است كه توسط آن صراط مستقيم و صراط حميد و سيماي رحماني و سيماي رحيمي مشخص ميگردد. 1150. الباب به سيماي الهي، ابرار به سيماي رحماني و مقربان به سيماي رحيمي طاهر و ظاهر ميباشند.
سيماي رحيمي 627. اسرافيل براي جن و انس دو بار ميدمد: اول با صورت رحماني همه را پوشيده ميكُشد و در صور دوم با سيماي رحيمي همه را برهنه زنده ميكند. 720. حقيقت، چراغ منوري است كه توسط آن صراط مستقيم و صراط حميد و سيماي رحماني و سيماي رحيمي مشخص ميگردد. 1150. الباب به سيماي الهي، ابرار به سيماي رحماني و مقربان به سيماي رحيمي طاهر و ظاهر ميباشند. 1158. شریعت الهی در علما، معرفت رحمانی در اولیا و سیمای رحیمی در مقربان میباشد.
سيماي زن 968. بذر حقايق در سيماي زن است كه توسط كوثر شعف به ظهور ميرسد.
سيماي زهره 924. پروردگارم به لطف و كرمش شريفش را توسط شمس و قمرش به سيماي زُهرهاش رهنمون فرمود.
سيماي زيبنده 968. ثمرات شمس احديت جز كواكب درخشنده، و ثمرات كواكب درخشنده جز سيماي زيبنده نميباشد. 803. عشق را لمس كردم و بر صفحات تاريخ رقم زدم و از آن جز سيماي زيبنده نيافتم. 904. قرآن براي صابران سحر همچون عروس زيبايي است كه سيماي زيبندهاش را در موقعش شهود ميكنند.
سيماي زيبنده مقربان 1161. سيماي زیبنده مقربان تنها برای مطهران قابل رؤیت میباشد.
سيماي مقربان 449. خداوند صورت جمالش را در سيماي ابرار، و صورت جميلش را در سيماي مقربان به ظهور رسانيد.
سيماي مه رويان 595. سيماي مهرويان براي صابران، نصرت، و سيماي اوليا براي عاشقان، معرفت ميباشد.
سيماي مه گونه 459. زنان، آيينه شفافي هستند كه سيماي مهگونه آنها به صورت الگويي براي مردان ظاهر گشته. به واسطه دوري از حريم اوليا، براي آنان در روز اشعه سوزنده و در شب حيوانات درنده ميباشد.
سيماي نيكو 896. آنان كه دنيا را آزمودند، دريافتند كه نيكوترين تحفه دنيا كتاب نيك و بهترين توشه آخرت سيماي نيكو ميباشد. |
![]()
ـ تعصب و حساسیتِ دو کس از نادانی است: مریضی که نیازمند طبیب حاذق باشد و معصيتکاری که نیازمند ولیّ كامل باشد. (استاد يعقوب قمري شريف آبادي) ![]()
پایگاه اطلاع رسانی فروغ مهتاب، ارائه کننده آثار علمی و معنوی استاد یعقوب قمری شریف آبادی
![]() ![]() |