در پرتو استاد
مقالات
نوشته های ادبی
امام و رهبری
آلبوم تصاویر
![]() در پرتو استاد
مقالات نوشته های ادبی امام و رهبری آلبوم تصاویر ![]() ![]() ![]() |
[ برگشت به صفحه اصلی | انتخاب موضوع جدید ]
تاریخ: سه شنبه، 15 دي ماه، 1394
دسته: الف
بازدید: 686
لطايف عارفانه استاد يعقوب قمري شريف آبادي: حروف (الف) برگرفته از كتاب (لطايف عارفانه) و كتاب (زن طائر فردوس يا ساحر دوزخ) نكته: لطايفي كه داراي علامت ( * ) ستاره هستند برگرفته از كتاب (زن طائر فردوس يا ساحر دوزخ) مي باشند و لطايفي كه اين علامت را ندارند برگرفته از كتاب (لطايف عارفانه) هستند.
نكته هاي معنوي و كلمات حكيمانه استاد
آب
18. طهارت مُلکیان با آب، و طهارت ملکوتیان با کوثر میباشد. 19. چنانچه عقل و عشق همچون خاک و آب با هم آمیخته گردند، سبزهزاری بس زیبا همانند بهشت آشکار میگردد. 30. همانگونه که نوح(ع) توسط رسالت مردم را به واسطه فسادشان در آب فرو برد، مهدی(ع) نیز توسط ولایت مردم را به واسطه فسادشان به کام آتش خواهد برد. 36. اگر زمين در منظومه شمسي به كمال رسيده، علتش سهچهارم آب است؛ مؤمن هم در بین مردم اگر به کمال رسیده، علتش سهچهارم کوثر میباشد. 44. انسان كامل، همچون تُنگ سفالي است كه درونش آب و بيرونش سبزه باشد. 46.حیات باطنی اولیای خدا به واسطه روح، و حیات ظاهری مخلوقات خدا توسط ریح است. عامل تقویت روح، کوثر و عامل تقویت ریح، آب میباشد. 49. انسان كامل، همچون زمين صاحب خاك و آب و هوا است. آنان كه در خاكاند، الباباند؛ آنان كه در آباند، ابرارند و آنان كه در هوایند، مقربان ميباشند. 96. همانگونه که زمین برای رسیدن به کمال نیازمند آفتاب و آب است، انسان هم برای رسیدن به کمال نیازمند عقل و عشق میباشد. 125. روح توسط عشق و ریح به واسطه آب آشکار ميگردد. کمال روح توسط حور و کمال ریح به واسطه نور است. 128. آدمیان فرزندان آب، خاک، نور و روح میباشند. آب و خاک منشأ ظهور نفس، و نور و روح منشأ ظهور عقل میباشند. پس با مادران آب و خاكِ زمین و نور و روحِ آسمان متعادل باشید تا در حیات و ممات از شما نرنجند. 147.چهار چیز در عالم کثرت، نشانه وحدت است: خاک، آب، آتش و باد. خاک، پاک کننده مرغ؛ آب، پاک کننده مرغابی؛ آتش، پاک کننده پروانه؛ و باد پاك كننده گُل ميباشد. مرغ به منزله نفس، مرغابي به منزله عقل، پروانه به منزله عشق، و گُل به منزله وجه میباشد. 164. همانگونه که زمین بعد از قرنها بهتدریج از خورشید دور میگردد، جسم آدمی هم بعد از سالها از روحش دور میشود. همانطور که زمین به واسطه نور و آب کمالش آشکار میشود، آدمی هم به واسطه عقل و عشق کمالش آشکار میگردد. کمال زمین از بین جمله موجودات، پیامبران و اولیا میباشند. کمال آدمی هم از بین جمله خواستهها، علوم الهی و معارف رحمانی میباشد. 201. اگر زمین در برابر خورشید به کمال و جمال رسیده، سببش آب است و اگر انسان در برابر پروردگار به کمال و جمال برسد، سببش کوثر است و کوثر نهری است در زیر عرش که حقیقتش عشق میباشد. 213. همانگونه که نقش خورشید در زمین، بدون آب منعکس نمیشود، وجه خدا هم در دل بدون کوثر انعکاس نمییابد. 236. مرد به منزله خاك، زن به منزله آب و انسان کامل به منزله باغبان میباشد. 245. همانگونه که آیینه زمین آب است، آیینه انسان هم کوثر میباشد. 253. موسی کلیم الله(ع) به منزله خاک، عیسی روح الله(ع) به منزله آب، محمد رسول الله(ص) به منزله گُل، علی ولیّ الله(ع) به منزله بلبل و فاطمه زهرا(س) به منزله پروانه گُل ميباشند. 265. مرد و زن همچون خاک و آب تجلیگر جلال و جمال میباشند. خاك به منزله عقل، و آب به منزله عشق، روحبخش یکدیگرند. 277. غذاي خورشيد گاز و ثمرش نور، غذاي زمين آب و ثمرش گُل، غذاي انسان عشق و ثمرش معرفت ميباشد. 301. انسان، زمانی به کمال میرسد که همچون زمين نسبت به آب سه چهارم عقلش عشق باشد. 308. کمال زمین به واسطه نور خورشید و آب، و کمال انسان به واسطه نور خدا و کوثر میباشد. 313. زمین در هر چند هزار سال، دو بار پاک میشود: بار اول در آب و بار دوم در آتش پاك ميشود. 327. کمال گازهای سماوی، خورشید؛ کمال خورشید، شعله؛ کمال شعله، نور؛ کمال نور، آب؛ کمال آب، نباتات؛ کمال نباتات، حیوانات؛ کمال حیوانات، آدمیان؛ کمال آدمیان، ملائكه و كمال ملائكه، روح القدس میباشد. 386. همانطور که حیات جسم به واسطه آب است، حیات روح نیز توسط کوثر میباشد. 424. زن در مقابل مرد مانند آب در برابر خاك است. عامل شكوفايي مرد، زن ميباشد. 438. همانگونه كه سراب نشانهاي از آب است، دنيا نيز نشانهاي از آخرت ميباشد. 462. هستي در مقابل حق، همچون سراب در برابر آب ميباشد. 607. همانگونه كه نور پديد آورنده آب، و آب پديد آورنده خلايق است، عشق پديد آورنده روح، و روح پديد آورنده حقايق ميباشد. 624. باد بر فراز آب، روح بر فراز عشق، و نور بر فراز روح ميباشد. 668. همانگونه كه آبها در ميان خاكها مستورند، اوليا هم در بين مردمان محجوباند. 710. خاكها و آبها فرزندان آفتاب و مهتاباند كه توسط يكديگر به كمال و جمال ميرسند. 748. خاكها و آبها در جايگاههايشان توسط نور تشنه وصالاند. 787. خداوند كمال و جمالش در هستي به صورت خاك و آب تجلي كرد. 813. همانگونه كه هر سيارهاي در بين سيارات، داراي آب و خاك نيست، هر آدمي هم در بين آدميان، داراي روح و نور نميباشد. 828. ثمره درختان توسط نور و آب، و كمال آدميان به واسطه عقل و عشق ميباشد. 895. سالها در پي آب به سوي سراب ميرفتم تا اينكه توسط خضر طريقم به سرچشمه زمزم رسيدم. 918. همانگونه كه صورتهاي جسماني توسط آب پاك ميشود، صورتهاي روحاني هم به واسطه كوثر مطهر ميگردد. 930. همانگونه كه آتش در خانه جسم توسط فكر با آب خاموش ميشود، شهوت نيز در خانه دل به واسطه نيت با آب خاموش ميگردد. 1099. همانگونه كه ابرهاي بهاري براي نباتات آب ميباشند، اولياي رحماني نيز براي عاشقان كوثر ميباشند. 1112. شفافيت مشاهدات مردم نسبت به اوليای الهي، همانند آبهايي است كه هر قدر به چشمهسار نزديكتر باشد، زلالتر ميباشد. 1149. خاك را بدون آب ثمر نيست، آب را بدون خاك اثر نيست. 1206. حیات باطنی به واسطه روح، و حیات ظاهری توسط ریح است. تقویت روح، کوثر، و تقویت ریح، آب میباشد. 1207. اِنس از خاك و جن از آتش است. خاک توسط آب و آتش به واسطه نور شکل مییابد. 1220. زن همانند آب، آرام است. با دميدن روح به حركت در ميآيد؛ نه با ضربه كه جز پراکندگی چيزي حاصل نمیگردد. *- مرد به منزلهء زمین، و زن به منزلهء آب، و ولی خدا به منزلهء باغبان میباشد. چنانچه زمینی، آب و باغبان داشته باشد، حاصل آن روح و ریاحین بهشتی است و اگر آب داشته و باغبان نداشته باشد، مانند مردابی متعفّن با حشراتی موزی است و چنانچه آب و باغبان نداشته باشد، به مثابهء کویری سوزان و شوره زاری خشک خواهد بود.
آباد
576. با تعليم و تعلم، دنيا آباد و با تعظيم و توسل آخرت آباد ميگردد. 1121. آدميان براي آباداني مُلك و ملكوت، دو چراغ نفساني و عقلاني دارند كه توسط اوليا ميتوانند با چراغ نفس، مُلك و با چراغ عقل، ملكوت را آباد كنند.
آباداني ملك و ملكوت
1121. آدميان براي آباداني مُلك و ملكوت، دو چراغ نفساني و عقلاني دارند كه توسط اوليا ميتوانند با چراغ نفس، مُلك و با چراغ عقل، ملكوت را آباد كنند.
آب چشمه 622. انسان كامل همچون آب چشمه زلال و تميز، و مردم همانند آب فاضلاب تيره و كثيف ميباشند.
آب دريا 822. همانگونه كه نور آسمان، حياتبخش زمين، و آب دريا، حياتبخش موجودات است، نور مقربان حياتبخش ابرار، و روح ابرار حياتبخش آدميان ميباشد.
آب دهان اولياي رحماني 444. بهترين داروي شفابخش روح، آب دهان اولياي رحماني ميباشد.
آب روان 127. دنیا جنگل جنبندگان و زنها همچون آب رواناند که توسط آشامیدن حیوانات آلوده شدهاند. برای رفع آلودگی، از تصفیهخانه اولیای الهی بهرهمند شویم.
آب فاضلاب 622. انسان كامل همچون آب چشمه زلال و تميز، و مردم همانند آب فاضلاب تيره و كثيف ميباشند.
آب هاي حيات آفرين 1204. قرآن همچون خورشید است. اگر نورش از اینکه هست بیشتر و یا کمتر گردد، آبهاي حياتآفرينش خشك و يا منجمد میگردد.
آب هاي زلال 751. همانگونه كه در باطن كوهها و خاكها آبهاي زلال يافت ميشود، در باطن مقربان و ابرار نيز كوثر گوارا پيدا ميشود.
آب هاي شيرين درياي وحدت 155. مردمان همچون درياي تلخ و پر از املاح کثرت هستند که اگر توسط فرشتگان ابرار در کوهساران مقربین ریخته شوند، مانند چشمهساران حیاتبخش، تصفیه شده و پس از ایجاد ثمرات بهشتي به سوی آبهای شیرین دریای وحدت باز میگردند.
آبياري 282. بذر ايمان را در سرزمین دل انسان كامل با کوثر عشق آبیاری کنیم تا شاهد خضرای آن باشیم.
آتش 124. زنان به منزله شعله سوزندهاي هستند كه اگر مردان در مقابل آتش آنان استقامت ورزند، به صورت فرشتگان منور آشکار گردند. 147. چهار چیز در عالم کثرت، نشانه وحدت است: خاک، آب، آتش و باد. خاک، پاک کننده مرغ؛ آب، پاک کننده مرغابی؛ آتش، پاک کننده پروانه؛ و باد پاك كننده گُل ميباشد. مرغ به منزله نفس، مرغابي به منزله عقل، پروانه به منزله عشق، و گُل به منزله وجه میباشد. 158. اهل دنیا همچون شعلهای از آتشاند و اهل آخرت همانند نوری از شعله میباشند. 173. نفس، آتشی است پوشیده که توسط تمایل، شعلههایش نمایان میگردد. 313. زمین در هر چند هزار سال، دو بار پاک میشود: بار اول در آب و بار دوم در آتش پاك ميشود. 328. ابلیس و آدم(ع)، لازم و ملزوم یکدیگرند؛ همچنانکه آتش و گِل، لازم و ملزوم یکدیگر میباشند. 345. وحی خداوند بر موسی کلیم الله(ع) از طریق آتش، و بر محمد رسول الله(ص) از طریق نور نازل گردید. 500. مردم به ظاهر عشق ميورزند و حال آنكه به باطن آتش ميافروزند. 510. موسي(ع) و خضر(ع) همانند آتش و نور، لازم و ملزوم يكديگرند. 540. عشق، آتشي است كه شعلهاش در صورت، و نورش در سيرت، و كمالش در صحبت آشكار ميگردد. 623. جن از آتش، انس از گِل، مَلك از نور، و روح از عشق ميباشد. 638. سير آدميان از آتش به سوي نور، و از گِل به سوي وجه ميباشد. 659. همانگونه كه شيشهگران سنگريزهها را توسط آتش به بلوري شفاف در ميآورند، اولياي رحماني هم سالكان را توسط عشق به فرشتگاني مطهر مبدل ميكنند. 665. همانگونه كه آتش جوّ ديده نميشود، آتش عشق هم ديده نميشود. زماني آتش آنها رؤيت ميشود كه در جاي خود از پاشيدگي و پراكندگي به سمت شايستگي و برازندگي روانه گردند. 856. شجره منهيه، آتشي بود كه پس از سالها از جانب غربي شعلهاش نمايان و در مكان شرقي نورش روشن و در بلده امين معرفتش حياتبخش ابرار گرديد. 929. همانگونه كه آتش در خانه جسم باعث فرياد ميگردد، شهوت نيز در خانه دل باعث فرياد ميگردد. 930. همانگونه كه آتش در خانه جسم توسط فكر با آب خاموش ميشود، شهوت نيز در خانه دل به واسطه نيت با آب خاموش ميگردد. 939. سوختن نفس و جسم توسط آتش، و سوختن عقل و روح توسط شهوت ميباشد. 1018. ظاهر انسان از خاک و خاک از آتش است. باطن انسان از روح و روح از عشق میباشد. 1050. خداپرستان سه گروهاند: كثيري به واسطه آتش، قليلي توسط نور و معدودي به سبب وجه پاككننده خود ميباشند. 1127. عشق، آتشي است كه توسط شعله به نور و توسط نور به روح و از طريق روح به وجه ميرسد. 1146. تا جن از آتش به نور، و انس از گِل به روح نرسند، در دوزخ خشم و جهنم شهوتاند. 1148. آتشی كه نور نداشته باشد، طاهر نيست و نوري كه روح نداشته باشد، كامل نيست. 1207. اِنس از خاك و جن از آتش است. خاک توسط آب و آتش به واسطه نور شکل مییابد. 1208. همانگونه که آتش با دمیدن باد منور میشود، انسان هم با دمیدن روح مطهر میگردد.
آتش آسمان 983. سير تكاملي انسان از دوزخ دنيا به سمت بهشت آسمان است؛ همچنانكه سير تكاملي نور از آتش آسمان است به سمت بهشت زمين.
آتش باطني 43. شهوت، آتش باطني است كه روح را در خانه دل ميسوزاند؛ همچنانكه آتش ظاهري انسان را در خانه دنيا ميسوزاند.
تاریخ: سه شنبه، 15 دي ماه، 1394
دسته: الف
بازدید: 690
آتش بيدود 396. عشق، آتش بیدودی است که شعله آن علم و نور آن معرفت و حقيقت آن وجه زيبا میباشد.
آتش جوّ 658.همانگونه كه سنگهاي آسماني براي رسيدن به خاك از آتش جوّ ميگذرند، آدميان هم بايد براي رسيدن به كوثر از آتش نفس بگذرند.
664. همانطور كه شهابسنگها براي رسيدن به كمال از آتش جوّ بهسرعت ميگذرند، جوانمردان هم براي رسيدن به كمال از آتش نفس بهسرعت ميگذرند.
آتش جوّ زمين 676. اگر هزاران سال سنگهاي آسماني در سير دَورانيشان داخل آتش جوّ زمين نشوند، محال است كه به صورت گلهاي زيبا در آيند و همين طور اگر آدميان زميني هزاران سال در سير دَورانيشان داخل آتش عشق اوليا نشوند، محال است كه به صورت فرشتگان زيبا در آيند.
آتش جهالت 829. پذيرندگان دين سه گروهاند: گروهي در آتش جهالت، گروهي در نور هدايت، و گروهي در وجه سلامت ميباشند.
آتش حيواني 639. آن نفسي كه از آتش حيواني به خضراي انساني راه نيابد، به روح قدسي تأييد نگردد.
آتش خورشيد 641. همانگونه كه جسم ما توسط آتش خورشيد، قرنها در حال ساخت و ساز است، روح ما نيز توسط آتش معشوق سالها در حال ساخت و ساز ميباشد.
آتش دوزخ 965. هر كس از آتش شهوت بهراسد، از آتش دوزخ نهراسد.
آتش زير خاكستر 50. شهوت، آتش زير خاكستر است و محبت، كوثر زير عرش. آتشِ زير خاكستر با كوثر زير عرش خنثا ميگردد.
آتش سوزنده 853. جن از آتش سوزنده و انس از گِل چسبنده است. رغبت جن در شهوت و غضب، و رغبت انس در ثروت و منصب است.
آتش سوزنده دوزخ 211. محبت، چراغ فروزنده بهشت، و شهوت، آتش سوزنده دوزخ میباشد.
آتش شهوت 229. مؤمن، بالهای پرنده عشق را توسط عورت به آتش شهوت نمیسوزاند. 957. غضب همچون شعلهاي سوزنده از آتش شهوت است. 964. كثيري توسط روضه به عزا، و قليلي به واسطه جذبه به سماع ميافتند.
آتش ظاهري 43. شهوت، آتش باطني است كه روح را در خانه دل ميسوزاند؛ همچنانكه آتش ظاهري انسان را در خانه دنيا ميسوزاند.
آتش عشق 183. چنانچه انسان در آتش عشق همچون بلور، شفاف گردد، نظیر ملائکه و روح بهسختی رؤیت میشود و چنانچه مانند سفال، تیره گردد، بسان جن و انس بهآسانی رؤیت میشود. 215. آن کس که گِل وجودش به آتش عشق پخته گردد، هرگز به دنیا نچسبد. 665. همانگونه كه آتش جوّ ديده نميشود، آتش عشق هم ديده نميشود. زماني آتش آنها رؤيت ميشود كه در جاي خود از پاشيدگي و پراكندگي به سمت شايستگي و برازندگي روانه گردند. 672. راهيان جمال در بين آدميان، از آتش عشق همچون شهابسنگها به سمت خضراي زمين صعود ميكنند. 1237. هیچ پاک کنندهای همانند آتش عشق، خانه دل را برای رسیدن به حقايق پاک نمینماید.
آتش عشق اوليا 676. اگر هزاران سال سنگهاي آسماني در سير دَورانيشان داخل آتش جوّ زمين نشوند، محال است كه به صورت گلهاي زيبا در آيند و همين طور اگر آدميان زميني هزاران سال در سير دَورانيشان داخل آتش عشق اوليا نشوند، محال است كه به صورت فرشتگان زيبا در آيند. 975. هر چقدر انسان پليد باشد، در آتش عشق پاك ميگردد.
آتش معشوق 641. همانگونه كه جسم ما توسط آتش خورشيد، قرنها در حال ساخت و ساز است، روح ما نيز توسط آتش معشوق سالها در حال ساخت و ساز ميباشد.
آتش نفس 658. همانگونه كه سنگهاي آسماني براي رسيدن به خاك از آتش جوّ ميگذرند، آدميان هم بايد براي رسيدن به كوثر از آتش نفس بگذرند. 664. همانطور كه شهابسنگها براي رسيدن به كمال از آتش جوّ بهسرعت ميگذرند، جوانمردان هم براي رسيدن به كمال از آتش نفس بهسرعت ميگذرند. 665. همانگونه كه آتش جوّ ديده نميشود، آتش عشق هم ديده نميشود. زماني آتش آنها رؤيت ميشود كه در جاي خود از پاشيدگي و پراكندگي به سمت شايستگي و برازندگي روانه گردند.
آتشين 898. قرآن، يَسارش سرايي است آتشين و يمينش مكاني است نوراني و نهانش جمالي است روحاني.
آثار 451. قلم، درخت ثمربخشي است كه ثمراتش براي صاحبش در همه اعصار سودمند است.
آثار نيك پايدار 162. آثار نیکِ پایدار بهتر است از عزت ناپایدار، و عزت ناپایدار بهتر است از ذلت پایدار.
آثار و نوشتار 887. انگيزه و هدف اصلي من از تشكيل جلسه «فروغ محفل روح الله» اين بود كه جواناني صديق و صاحب قلم تربيت كنم تا در آثار و نوشتارشان منشأ خدمت به اهداف و ارزشهاي والاي امام خميني(س) باشند.
آثار هنري 281. همانگونه که هر هنرمند نقاشی بهترین اوقات زندگی را در هنرکده خود با دیدن آثار هنریاش میگذراند، هر ولیای از اولیای الهی نیز شیرینترین اوقات زندگیاش را با دیدن پیروان راستین خود میگذراند. 1240. همانطور که هنرمندان در بین آثار هنری خود بیشترین توجهشان به زيباترین آثارشان میباشد، مقربان نیز در بین عاشقان خود بیشترین توجهشان به نيكوترین عاشقانشان میباشد.
آثار هنري انس و جن 135. دنیا هنرستان انس و جن است. از هنرستان انس و جن به هنرکده روح و ملائکه راه یابید که آثار هنری روح و ملائک، مهرویان مقرّب و آثار هنری انس و جن ، زشترویان مکدّر میباشد.
آثار هنري روح و ملائكه 135. دنیا هنرستان انس و جن است. از هنرستان انس و جن به هنرکده روح و ملائکه راه یابید که آثار هنری روح و ملائک، مهرویان مقرّب و آثار هنری انس و جن ، زشترویان مکدّر میباشد.
آخر الزمان 494. آخر الزمان هنگامي است كه آدميان عورتها را نسبت به صورتها ترجيح ميدهند. 495. همانگونه كه پراكندگي سلولها در پيري است، پراكندگي مردمان هم در آخر الزمان ميباشد. 496. از سلسله كاروانهاي هفت هزارساله آدميان بر روي زمين، كاروان ما است كه در آخرالزمان به واسطه زيباييهاي ظاهر، از درك باطن خويش محروم ميباشند. 498. يكي از سلسله كاروانهاي هفت هزارساله ما هستيم كه در آخر الزمان ميانديشيم، در حالي كه از غسلين دوزخ ميآشاميم. 503. در آخر الزمان نجات آدميان از طريق اولياي الهي همچنان است كه صابوني توسط شستشو در دست انساني لطيف گردد تا آنكه از روزنه سوزني رد شود. 504. كاروان هفت هزارساله ما در آخر الزمان با دوري از اولياي الهي و ارتباطات جنسي، فرزندان آنان همانند حيوانات درنده به دريدن يكديگر ميپردازند. 530. مردم در آخر الزمان همچون درختان پاييزي گرفتار طوفانهاي سهمگين ميگردند. 531. در آخر الزمان با وجود طوفان خشم و شهوت، ابرار همچون گلهاي با طراوت در گلخانههاي مقربين در اماناند. 536. در آخر الزمان، دجالها خشك كننده چشمهسارهاي ابرارند از براي الباب. 538. در آخر الزمان، دجالها اسلام را توسط بيرقهايشان صدها سال به عقب بر ميگردانند. 539. در آخر الزمان، آشكارترين علائم دجالها عبوسي و ظاهربيني آنان است. 556. در آخر الزمان اكثريت معارف عارفان توسط افكار است؛ همچنانكه بيشترين عسلهاي زنبوران به واسطه مردار ميباشد. 557. در آخر الزمان خاصيت و شفابخشي معارف عارفان، همانند خاصيت و شفابخشي عسلهاي زنبوران ميباشد. 559. در آخر الزمان گوشها، چشمها و دلهاي آدميان همانند غبارها، طوفانها و سيلابهاي ويران كننده، سرزمين وجودشان را همچون مردابها متعفن ميگرداند. 560. در آخر الزمان مردم توسط بيبند و باري گوشها، چشمها و دلهايشان آنچنان كر و كور و گنگ ميگردند كه با وجود اديان و كتابهاي آسماني، اثري از غيرت و جوانمردي در آنان باقي نميماند. 590. در آخر الزمان، دينداران به دو گروه تقسيم ميگردند: گروه كثيري توسط ديد چپشان همراه دجّال، و عده قليلي به واسطه ديد راستشان همپاي عيسي(ع) ميباشند. 591. در آخر الزمان هيچ راه نجاتي براي آدميان آسانتر از عشق و دشوارتر از عقل نميباشد. 599. در آخر الزمان عهد و پيمان آدميان رو به انحطاط ميرود؛ مگر متمسكين به ولايت رحمان. 992. در آخر الزمان دابة الأرض زماني از زمين بيرون ميآيد كه حكم الهي توسط خورشيد ولايت واقع گرديده باشد. 1044. امام خميني(س) خورشيدي است در آخر الزمان كه طلوع آفتابش كوتاه و ظهور مهتابش بلند ميباشد.
آخرت 2. دنیا وضوخانه آخرت و آخرت نمازخانه دنیا است. پس در وضوخانه دنیا با کوثر عشق به نمازخانه آخرت راه یابیم. 29. آخرت در باطن دنیا، بهشت در باطن جهنم، روح در باطن جسم، عقل در باطن نفس و معرفت در باطن عشق میباشد. 41. ثروتمندان دنيا فقراي آخرت، و فقراي دنيا ثروتمندان آخرت ميباشند. 42. دنيا و آخرت، بسان باغ زيبايي است كه زير زمينش گِل متعفن، و روي زمينش گُل معطر ميباشد. 67. دنیا شب، و آخرت روز است. چنانچه کسی در شب بیدار باشد، قیامتش برپا میگردد. 77. عشق، ابر پُر باري است که اگر بر زمین نمیبارید، علم و معرفت در امور دنیا و آخرت به وجود نمیآمد. 81. دنیا برای محرومان، سرای نیش است و آخرت برای آنان سرای نوش ميباشد. 82. دنیا نیش است و آخرت نوش. تا نیش دنیا نباشد، نوش آخرت نمیباشد. 87. همانگونه که دهان نوزادان در رحمها بسته و در دنیا باز است، کام اولیا هم در دنیا بسته و در آخرت باز میباشد. 89. محرومانِ دنیا مقبولان آخرت، و محرومانِ آخرت مقبولان دنیا میباشند. 103. از دیوانگی است که دنیا را مکان خور، و آخرت را جایگاه خواب بدانیم. 104. دنیا برای آدمیان همانند بوم نقاشی است که نقشآفرینَش در آخرت مالک آفریده خود میباشد. 140. دنیا و آخرت به منزله هنرستان و نمایشگاهی میباشد که نقشآفرین هنرستان دنیا مردماناند. برای خلق هنری خود، از جمالی همچون عیسیها(ع) و مریمها(س) الگو بگیرید. 158. اهل دنیا همچون شعلهای از آتشاند و اهل آخرت همانند نوری از شعله میباشند. 190. هر کس میخواهد به عزت و عظمت دنیا و آخرت برسد، باید در برابر رب همانند قمر در برابر شمس، به سجده عشق افتد تا همچون قمر مسجود کواکب گردد. 254. مؤمن در دنیا و آخرت توسط مرآت قلبش با نور امام زمانش میبیند. 256. همانگونه که دنیا از نا اهلش فرار میکند، آخرت هم از نا اهلش میگريزد. 267. آدمیان مانند قطرات باران از دریای وحدت به خشکی کثرت میریزند تا به صورت نباتات گوناگون آشکار شوند و پس از انتقال به عالم غیب، ارواحی گوناگون برای آخرتشان باشند. 280. دنیا دوزخ شیطان، و آخرت بهشت رحمان است. گذر از دوزخ شیطان توسط کوثر رحمان ممكن ميباشد. 318. مردم در آفتاب دنیا همچون پرندگان، پوشیده و در مهتاب آخرت همانند خفاشان، برهنه میباشند. 335. ارزشمندترین چیز براي دنيا و آخرت، عشق است. 415. دنیا و آخرت مانند خواب و بیداری است. اعمال ما در دنیا همچون خواب، مجهول و در آخرت همانند بیداری، معلوم میباشد. 434. همانگونه كه در شب بدون نور سرگردانيم، در آخرت هم بدون نور حيرانيم. 437. از دام دنيا تا كام آخرت، يك گام و آن گام، كام عشق به اولياي خدا ميباشد. 438. همانگونه كه سراب نشانهاي از آب است، دنيا نيز نشانهاي از آخرت ميباشد. 446. غني و فقير بسان دست و پايي هستند كه آباد كننده دنيا و آخرت ميباشند. 481. خداي رحمان در دنيا نسبت به مردم، بخشنده، و مردم در آخرت نسبت به خداي رحمان، شرمنده ميباشند. 550. در آخرت، صورتهاي انساني با دو شكل ابرار و مقربين شناخته ميشوند. 568. همانطور كه دنيا از طريق دلبستگي و كوشش، ثمربخش ميشود، آخرت هم از طريق عشق و عبادت ثمربخش ميگردد. 576. با تعليم و تعلم، دنيا آباد و با تعظيم و توسل آخرت آباد ميگردد. 588. بهترين بهره آدمي، فدا كردن عمر كوتاه دنيا است براي عمر بلند آخرت. 604. صورت مؤمن و كافر در دنيا شبيه و در آخرت گوناگون ميباشد. 674. از بهترين اسماي الهي، اسم رحيم است كه وجيه دنيا و آخرت ميباشد. 729. دنيا مدرسهاي است كه نتيجه امتحانات آن در آخرت روشن ميگردد. 769. دنيا دارالغرور شهوت، و آخرت دارالسّرور لذت ميباشد. 783. نفس و عقل، دو چراغ مُلك و ملكوت است كه توسط عشق مجازي و الهي، دنيا و آخرت را منور ميگردانند. 795. زينت دنيا با عشق مجازي، و زينت آخرت با عشق الهي محقق ميگردد. 844. همانگونه كه مستكبران وارث نعمات دنيايند، مستضعفان هم وارث نعمات آخرت ميباشند. 896. آنان كه دنيا را آزمودند، دريافتند كه نيكوترين تحفه دنيا كتاب نيك و بهترين توشه آخرت سيماي نيكو ميباشد. 915. همچنانكه زشتيها و زيباييها توسط صورتها آشكار است، در آخرت هم زشتيها و زيباييها به واسطه صورتها نمايان ميگردد. 917. همانطور كه در دنيا صورتها آشكار است، در آخرت هم عورتها نمايان ميباشد. 921. همانگونه كه در دنيا صورتهاي واقعي حيوانات توسط نور خورشيد نمايان است، در آخرت هم صورتهاي واقعي آدميان به واسطه نور محمد(ص) آشكار ميگردد. 982. در دنيا جسم اَرجح است نسبت به روح، و در آخرت روح ارجح است نسبت به جسم. 999. دنيا و آخرت دو نماد دوزخ و بهشت است. علائم دوزخيان حُبّ الشهوات و علائم بهشتيان حُبّ نعمات ميباشد. 1055. دنيا و آخرت، رمز و رازي است كه هر كس به هر كدام از آن آگاهتر باشد، نيروهاي ظاهري يا درونياش شكوفاتر ميگردد. 1056. دنيا و آخرت، حقايقي است كه هر كس به هر كدام از آن عاشقتر باشد، آگاهتر ميگردد. 1203. مردم به سوی چیزی میروند که دوستش میدارند و در آخرت به سمت همان چیزی میروند که دوستش داشتهاند.
تاریخ: سه شنبه، 15 دي ماه، 1394
دسته: الف
بازدید: 667
آدم(ع) 200. انتقاد ملائکه و ابلیس از آدم(ع) به واسطه دلهای معیوبشان بود که آدم(ع) توسط پروردگارش پرده از راز اسمای آنها برداشت و آنان را سرافکنده به سجده انداخت. 247. علت سرافکندگی ملائکه نزد آدم(ع)، افشای اسمای واقعی آنان بود که نام ابلیس از بین آنها آشکار گردید. 328. ابلیس و آدم(ع)، لازم و ملزوم یکدیگرند؛ همچنانکه آتش و گِل، لازم و ملزوم یکدیگر میباشند. 329. تخطی ابلیس به جهت آدم(ع) و تخطی آدم(ع) به موجب ابلیس باعث گردید که آنها پس از هبوط از بهشت، در کشاکش یکدیگر به صعود و سقوط برسند. 330. ذریه آدم(ع) و ابلیس در زمین، دو جلوه متضادند که در عین قهر و صلح، نیازمند یکدیگر میباشند. 413. سرّ تخلف آدم(ع) قبل از ولايت چشیدن از شجره رسالت بود که با خونريزي قابیل مصداق پیدا کرد. 482. همانگونه كه زشتي فرشتگان توسط اسمايشان نزد آدم(ع) نمايان گرديد، زشتي مسلمانان نيز توسط افعالشان نزد محمد(ص) آشكار ميگردد. 643. خدا به آدم(ع) فهماند كه در بهشت به سمت صورت رود؛ نه در جهت عورت. 644. فرار حوا از آدم(ع) توسط عورت بود؛ نه صورت. 734. صورت آدم(ع) مرآت جمال بود كه توسط اسماء سرافكنده شد و به واسطه كلمات سرافراز گرديد. 766. كثيري از اسماي فرزندان آدم(ع) را والدين جسماني و قليلي را پدران روحاني ميگذارند. 767. نامهاي فرزندان آدم(ع) توسط پدران روحاني متبرك ميگردد. 861. حوا(س) دو بار نزد آدم(ع) ظاهر شد: بار اوّل توسط اسماء در بهشت، و بار دوم به واسطه اذكار در زمين. 1088. حكايت آدم(ع) و ملائكه، حكايت عيسي(ع) و حواريون است. 1093. آدم(ع) و حوا(س) همچون عقل و عشق ميباشند.
آدم (انسان) 258. همانگونه که میلیونها اسپرم در رحم فدا میشوند تا یک اسپرم، آدم بشود، میلیونها انسان هم در دنیا فدا میشوند تا یک آدم، انسان كامل بشود. 328. ابلیس و آدم(ع)، لازم و ملزوم یکدیگرند؛ همچنانکه آتش و گِل، لازم و ملزوم یکدیگر میباشند. 461. همانگونه كه خورشيد تجلي نور دارد، آدم نيز تجلي معرفت دارد. 813. همانگونه كه هر سيارهاي در بين سيارات، داراي آب و خاك نيست، هر آدمي هم در بين آدميان، داراي روح و نور نميباشد. 948. آدم به كسي گويند كه با دو بال عقل و عشق سيركننده مُلك و ملكوت باشد. 1201.همانگونه که صوت بلبل از بوستان به گوش میرسد و آدم لذت ميبرد، کلام اولیا نیز از جنات به گوش میرسد و آدم لذت ميبرد. 1229. از بین نعمتهای الهی بهترین نعمت، حکمت است که آدمی را به سرای جاوداني آشنا مینماید.
آدم صفی الله(ع) 932. حقيقت صوفي در ابتدا آدم صفي الله(ع) و در انتها محمد مصطفي(ص) ميباشد.
آدم مُلكي 114. همانگونه که حيوان جنگلی، زبان انسان شهری را نمیداند، آدم مُلکی هم زبان انسان ملکوتی را نمیداند.
آدم هاي زميني 1083. همانگونه كه سنگهاي آسماني بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار زمين گردند، آدمهاي زميني هم بهسادگي نميتوانند وارد سبزهزار آسمان شوند.
آدمي 55. از نادانی است که آدمی قبل از شعله عشق، دَم از نور عقل بزند. 164. همانگونه که زمین بعد از قرنها بهتدریج از خورشید دور میگردد، جسم آدمی هم بعد از سالها از روحش دور میشود. همانطور که زمین به واسطه نور و آب کمالش آشکار میشود، آدمی هم به واسطه عقل و عشق کمالش آشکار میگردد. کمال زمین از بین جمله موجودات، پیامبران و اولیا میباشند. کمال آدمی هم از بین جمله خواستهها، علوم الهی و معارف رحمانی میباشد. 399. آدمی موجودی است که میداند از بدو تولد، عشق او را به سوی مادر که مهربانترین پرورش دهنده ملکی است، سوق میدهد و نیز باید بداند که عشق او را به سوی انسان کامل که مهربانترین پرورش دهنده ملکوتی میباشد، سوق میدهد. 617. همانگونه كه با طلوع خورشيدْ زمين خنك، هوايش تميز و موجوداتش نمايان ميشود، آدمي هم با تجلي عشقْ وجودش شاد، روحش پاك و حقايقش آشكار ميگردد.
آدميان 17. همانگونه که تمام موجودات به واسطه زُمختيشان دارای سایه هستند الّا خورشید، تمام آدمیان هم به واسطه زمختيشان دارای تيرگي هستند الّا محمد(ص). 24. آدمیان دو گروهاند: گروهی راستگویانِ درستکردارند و گروهی دروغگویان بدکردار. سرانجام راستگویانِ درستکردار، سعادت و فرجام دروغگویان بدکردار، شقاوت ميباشد. 92. یغماگران دنیا آدمیان را همچون کالایی به تاراج میبرند؛ مگر آنان كه توسط فرزانگان رباني از چنگ آنها رهيدهاند. 99. چنانچه آدمیان به چراغ عقل مزین شوند، به نور عشق منور میگردند. 104. دنیا برای آدمیان همانند بوم نقاشی است که نقشآفرینَش در آخرت مالک آفریده خود میباشد. 112. آدمیان به کمال و جمالشان انساناند؛ نه به ظن و گمانشان. 128. آدمیان فرزندان آب، خاک، نور و روح میباشند. آب و خاک منشأ ظهور نفس، و نور و روح منشأ ظهور عقل میباشند. پس با مادران آب و خاكِ زمین و نور و روحِ آسمان متعادل باشید تا در حیات و ممات از شما نرنجند. 131. آدمیان به واسطه دوری از نور عقل و نزدیکی به شعله نفس، از آسمان ملائکه و روح به زمین جن و انس هبوط میکنند. 151. آدمیان جوینده کمال مطلق میباشند؛ ولی به سبب شنیدن و دیدن و دل بستن، همچون مگسان در دام عنکبوتان اسیر گشته و از سیر به سوي کمال مطلق باز ماندهاند. 165. آدمیان در زیر پوشش شیطاناند؛ مگر آنان که تحت پوشش رحماناند. 182. اکثریت آدمیان به موجب ترس از دست دادن جانها و مالهایشان کذاباند. از این رو، دشمن راستگویان رحمانیاند. 195. نشان آدمیان، لحن کلامشان است كه توسط صورتهایشان به ظهور ميرسد. 267. آدمیان مانند قطرات باران از دریای وحدت به خشکی کثرت میریزند تا به صورت نباتات گوناگون آشکار شوند و پس از انتقال به عالم غیب، ارواحی گوناگون برای آخرتشان باشند. 268. آدمیان دو گروهاند: گروهی زشترو به سوي اسفل سافلین با مرکب الاغ و گروهی مهرو به سمت اعلی علیین با مرکب بُراق به پیش میروند. 311. آدمیان همچون صید در دام شیادان و كمند صیادان قرار گرفتهاند. 327. کمال گازهای سماوی، خورشید؛ کمال خورشید، شعله؛ کمال شعله، نور؛ کمال نور، آب؛ کمال آب، نباتات؛ کمال نباتات، حیوانات؛ کمال حیوانات، آدمیان؛ کمال آدمیان، ملائكه و كمال ملائكه، روح القدس میباشد. 381. دنیا برای آدمیان دو مكان است. اگر در كثرت باشند، از جنیاناند و اگر در وحدت باشند، از فرشتگان میباشند. 401. غذای آدمیان سه نوع است: طعام برای شکم، علم برای مغز، و معرفت برای دل. 406. عقل و عشق، دو نیروی مقدسی است که هر کدام در وجود آدمیان جایگاه و مکان خاص خود را دارند؛ عقل همچون وزیری اندیشمند در مغز برای حفظ و حراست کشور وجود از بیگانگان، و عشق همانند سلطانی قدرتمند در دل برای حفظ و حراست ملکه در حرمسرای کاخ میباشد. 409. آدمیان صورتهاي گوناگونی هستند که ميبايد توسط اولياي رحماني به وجه زیبنده رحيمي برسند. 414. كلام آدمیان در روز قیامت، حقیقت عینی آنان میباشد. 430. صورت و عورت، نماي دو درگاه بهشت و دوزخ است از براي آدميان. 431. همانگونه كه حيوانات در جنگل صورت زيبا را تشخيص نميدهند، آدميان هم در شهر، سيرت زيبا را نميشناسند. 466. همانگونه كه سنگهاي آسماني از خورشيد دور ميشوند و به زمين نزديك ميشوند، آدميان نيز از خدا دور ميشوند و به خود نزديك ميشوند. 480. آدميان در روز جيرهخواران الله و در شب روزيخواران رحماناند. با نام الله در شعف و با نام رحمان در غضب ميشوند. 494. آخر الزمان هنگامي است كه آدميان عورتها را نسبت به صورتها ترجيح ميدهند. 507. آدميان گلهايي هستند كه در آخر، خوبهايشان همچون عطري خوشبو در آسمان با روح و ملائكه ، و بدهايشان همانند گلبرگي متعفن در زمين با جن و انس ميباشند. 511. عجب است كه آدميان غيب و شهود را همانند شب و روز نميدانند. 577. آدميان توسط كلمات اولياي الهي به صورت بهيميت و آدميت شناسايي ميشوند. 591. در آخر الزمان هيچ راه نجاتي براي آدميان آسانتر از عشق و دشوارتر از عقل نميباشد. 658. همانگونه كه سنگهاي آسماني براي رسيدن به خاك از آتش جوّ ميگذرند، آدميان هم بايد براي رسيدن به كوثر از آتش نفس بگذرند. 672. راهيان جمال در بين آدميان، از آتش عشق همچون شهابسنگها به سمت خضراي زمين صعود ميكنند. 684. با غروب خورشيد مغرب، آدميان به سبب نيات و اعمالشان، در پشت پرده ظلمت به راهها و صورتهاي گوناگون كشيده شدند. 686. آدميان چهار گروهاند؛ دو گروه فرشتگان و روحانياناند و دو گروه جنيان و انسيان ميباشند. غذاي فرشتگان و روحانيان توسط عشق، و خوراك جنيان و انسيان به واسطه نفس فراهم ميگردد. 694. همانگونه كه حيوانات در شب توجهي به ستارگان درخشنده ندارند، آدميان هم در روز توجهي به اولياي هدايت كننده ندارند. 707. آدميان متولدان عقل و نفس هستند كه طرفين راست و چپ آنان بهشت و دوزخ ميباشد. 708. آدميان مابين آسمان و زميناند؛ يا توسط صورت صعود و يا به واسطه عورت سقوط ميكنند. 713. آدميان آنگونه آفريده شدهاند كه هيچ آيينه مصفايي به شفافيت آنان نميباشد. 722. آدميان ارواح منوري هستند كه براي شهود بايد به همراه ستارگان دنبالهدار به ژرفاي آسمانهاي جمال سير كنند. 778. رؤيت مهدي(ع) در بين آدميان همانند رؤيت ماه است در بين ابرها. 780. همانگونه كه باران آسماني براي آدميان گاهي با رعد و گاهي بدون رعد همراه ميباشد، كوثر رحماني هم براي مخلَصان گاهي با سخن و گاهي بدون سخن همراه ميباشد. 813. همانگونه كه هر سيارهاي در بين سيارات، داراي آب و خاك نيست، هر آدمي هم در بين آدميان، داراي روح و نور نميباشد. 842. از بزرگترين الطاف پروردگار است كه آدميان را از بين جمله مخلوقات به صورت انسان آفريده تا به واسطه چراغ عقل به صورت واقعي خودشان برسند. 872. بهشت و دوزخ دو مكان جداگانه، بسان گلزار خوشبو و مرداب بدبويي هستند كه آدميان همانند پروانهها و مگسها توسط قوه بويايي به سمت گلزار و مرداب در حركت ميباشند. 875. انسان كامل، همانند دريا آدميان را با امواج خويش به سواحل مختلف ميبرد. 950. همانگونه كه زيبايي زنان در برابر حيوانات ايجاد عشق نميكند، زيبايي اوليا نيز در مقابل آدميان ايجاد محبت نمينمايد. 998. اكثريت آدميان صورتها را براي عورتها و عورتها را براي شهوتهايشان ميپسندند. 1023. جاذبه انسان کامل نسبت به آدمیان، همانند جاذبه زمین است نسبت به سنگهای آسمانی. 1038. ثمرات باغبانان، مخصوص آدمیان است. 1041. اگر آدمیان همانند صفحات کاغذ با جوهر معنوي اولیای الهی نوشته گردند، نظیر کتابهای آسمانی مقدس میگردند. 1053. همانگونه كه آدميان توسط وحدت به قدرتي عظيم تبديل ميشوند، سلولها نيز توسط وحدت به قدرت عظيمي مبدل ميگردند. 1080. اكثريت آدميان به صورتْ زيبا و در باطنْ زشت ميباشند. 1098. اكثريت آدميان ترجيح دهنده صورت بر سيرتاند. 1115. آدميان همچون موجوداتي ميباشند كه در گِل و لاي رودخانهها سر بر آوردهاند. تنها شماري از آنان همانند ماهيان آزاد به سوي چشمهسارهاي زلال در حركتاند. 1119. همانگونه كه گوسفندان، چوپانان خود را به انسانيت نميشناسند، آدميان هم اوليا را به رحمانيت نميشناسند. 1121. آدميان براي آباداني مُلك و ملكوت، دو چراغ نفساني و عقلاني دارند كه توسط اوليا ميتوانند با چراغ نفس، مُلك و با چراغ عقل، ملكوت را آباد كنند. 1137. سلولها همانند آدميان نسبت به يكديگر دوست و دشمن ميباشند. 1167. برای هر يك از آدمیان جهتی است که توسط ذوقشان روی آورنده به آناند. 1181. علوم ظاهری و باطنی چراغهای موقتی هستند در نزد آدمیان برای ساخت و ساز جسم و روحشان. 1191. آدمیان راههای خود را توسط نورهای گوناگون زمین و آسمان مییابند.
آدميان زميني 676. اگر هزاران سال سنگهاي آسماني در سير دَورانيشان داخل آتش جوّ زمين نشوند، محال است كه به صورت گلهاي زيبا در آيند و همين طور اگر آدميان زميني هزاران سال در سير دَورانيشان داخل آتش عشق اوليا نشوند، محال است كه به صورت فرشتگان زيبا در آيند.
آدميت 577. آدميان توسط كلمات اولياي الهي به صورت بهيميت و آدميت شناسايي ميشوند.
آرام 283. حیرت، همچون دریای طوفانی است که با محبت آرام میگیرد. 1220. زن همانند آب، آرام است. با دميدن روح به حركت در ميآيد؛ نه با ضربه كه جز پراکندگی چيزي حاصل نمیگردد.
آرامش 241. عصر ما بسان دریای پهناوری میباشد که آرامش آن توسط طوفانهاي هولناک ناپاکیها از میان رفته و جنبندگان خود را توسط امواج سهمگین آنچنان با بیرحمی در اعماق خود غرق میکند که اثري از آنها باقی نمیگذارد؛ مگر آنهایی که در سفینه نجات اولیای الهی میباشند. 589. انسان دو چشم دارد. اگر چشم چپش ببيند، ايجاد بلوا ميكند؛ اگر چشم راستش ببيند، ايجاد آرامش و چنانچه با هر دو چشم ببيند، ايجاد سازندگي ميكند.
آرامگاه 238. زادگاه اولیای خدا، جایگاه طواف کنندگان و آرامگاه آنان، منزلگاه زیارت کنندگان میباشد.
آرزو 70. آرزوها در دل پنهان است. با کلید عشق قفل آرزوها گشوده میشود. 343. اگر جوانان آرزوهای زیادی برای آینده خود دارند، پیران نيز آرزوهای زیادتری برای آینده خود دارند. 882. موسي(ع) در محضر خضر(ع) به جاي حال، قال و به جاي حضور، آرزو داشت.
آرمان هاي حيات بخش 838. امام خميني(س) حقيقت نور، روح، عقل و قلم بود كه در جسمي مقدس و نفسي مطهر تجلي كرد تا در اين قرن، آرمانهاي حياتبخش اسلام ناب محمدي و علوي را بر مبناي معالم و معارف روشناييبخش محكمات و متشابهات قرآن بنا نمايد.
آرميدگان رحماني 873. بهشت، روح و رياحين صورت و سيرت مقربان رحيمي است كه در دنيا براي آرميدگان رحماني به ظهور رسيده.
آزاد 117. اگر میدانستیم که در عالم ارواح جلوههای لطیف ملکوتیان حضور دارند و اگر میدانستیم که دنیا جنگل درندگان و دوزخ جنبندگان است و یا اگر میدانستیم که در دنیا از مجرمین هستیم و به واسطه جرم به زندان میافتیم، هیچگاه به خود اجازه نمیدادیم که در دنیا طرفة العینی آزاد و از محدوده اولیای الهی دور باشیم.
آزادي 119. اگر میدانستیم که دنیا جنگل مخوف است و در این جنگل مخوف انبوهی از درندگان خونآشام وجود دارند، هرگز از پناهگاه خود خارج نمیشدیم و زندان را به آزادی ترجیح میدادیم.
آزادي محرومان 629. با طلوع خورشيد آخرالزمان، امام خميني(س) از غرب، پس از فروپاشي سلطنت ديكتاتوري پهلوي و آزادي محرومان، آنچنان اهل دين به سنت الهي حساسيت پيدا كردند كه با غروب مهتاب فروزندهاش تنها قليلي توانستند به كواكب درخشنده اهل معرفت راه يابند.
آزار 1011. انسان توسط غفلت جسمش آسیب میبیند، به واسطه معصیت روحش آزار میبیند.
آزر 784. علت ترديد ابراهيم(ع) در ذبح اسماعيل(ع) پدرش آزر، و تسليم اسماعيل(ع) در ذبح خويش پدرش ابراهيم(ع) ميباشد. 942. وسوسه ابراهيم(ع) از آزر و يقين اسماعيل(ع) از ابراهيم(ع) در قربانگاه، نشأت گرفت.
آزمايش آدميان 651. آزمايش آدميان توسط سفينه عرش كه بر درياي عشق روان است، ميباشد.
آسان 587. سؤال كردن عوام از خَواص بسيار آسان، و جواب دادن خواص به عوام بسيار دشوار ميباشد. 591. در آخر الزمان هيچ راه نجاتي براي آدميان آسانتر از عشق و دشوارتر از عقل نميباشد. 719. حقيقت، راهي است طولاني و فراز و نشيبي است دشوار كه جز با مركب صبر در برابر عشق، آسان نگردد.
آسمان 37. زمين به منزله شكم، و آسمان به مثابه دل ميباشد. از شكم زمين به دل آسمان سفر كنيم. 97. عشق، برطرف کننده حجاب بین ناسوت و لاهوت، و خورشیدی است که نورش روشن کننده آسمان و زمین میباشد. 209. کارهای خارق العاده یا ملکوتی است یا ملکی. کارهای خارق العاده اولیاي رحماني در آسمان و کارهای خارق العاده اولياي شيطاني در زمين محقق میگردد. 507. آدميان گلهايي هستند كه در آخر، خوبهايشان همچون عطري خوشبو در آسمان با روح و ملائكه ، و بدهايشان همانند گلبرگي متعفن در زمين با جن و انس ميباشند. 551. جايگاه مقربان، آسمان و مكان ابرار، زمين ميباشد. مقربان همچون كواكب درخشنده براي ابرار، و ابرار همانند دُرّهاي زيبنده براي الباب ميدرخشند.
تاریخ: سه شنبه، 15 دي ماه، 1394
دسته: الف
بازدید: 655
690. نور خدا همچون نور شمس، بدون حجاب بر زمين و آسمان ميتابد. 708. آدميان مابين آسمان و زميناند؛ يا توسط صورت صعود و يا به واسطه عورت سقوط ميكنند. 709. آسمان و زمين فخر كننده يكديگرند. زماني كه آفتاب است، زمين ميبالد و زماني كه مهتاب است، آسمان مينازد. 786. آسمان و زمين مرآتي ميباشند كه الله و رحمان و رحيم همچون: خورشيد و ماه و زهره، و محمد(ص) و علي(ع) و فاطمه(س) در آن متجلي است. 843. كتابهاي آدميان، آسماني و زميني است. آسماني آن با چراغ عقل، و زميني آن با چراغ نفس رؤيت ميشود. 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 955. براي رفع عطش، يك قطره كه از آسمان دريافت كني، بهتر است از يك دريا كه از زمين به دست آوري. 1089.ستارگان درخشنده در آسمان، نظارهگر مَهرويان زيبنده در زمين ميباشند. 1217. برای رسیدن به وجه جمیل سه مرحله است: در زمین با عقل، در دریا با عشق و در آسمان با فنا. * - برای رسیدن به ملکوت آسمانها و زمین همچون اسماعیل به دست ابراهیمیان زمان فنا گردیم.
آسمان انساني 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 862. هفت طبقه آسمان و زمين، صراط راهيان جمال است؛ مكان آتشي براي آسمان خاكي، زمين خاكي براي آسمان نباتي، زمين نباتي براي آسمان حيواني، زمين حيواني براي آسمان انساني، زمين انساني براي آسمان ملكوتي، زمين ملكوتي براي آسمان جبروتي، زمين جبروتي براي آسمان لاهوتي كه فيوضات رحماني و رحيمي است.
آسمان جبروتي 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 862. هفت طبقه آسمان و زمين، صراط راهيان جمال است؛ مكان آتشي براي آسمان خاكي، زمين خاكي براي آسمان نباتي، زمين نباتي براي آسمان حيواني، زمين حيواني براي آسمان انساني، زمين انساني براي آسمان ملكوتي، زمين ملكوتي براي آسمان جبروتي، زمين جبروتي براي آسمان لاهوتي كه فيوضات رحماني و رحيمي است.
آسمان چهارم 834. در سير صعودي كه به همراه مولاي كريمم داشتم، به امر او چهار درگاه مقدس را پاك كردم و سپس او به اتفاق صاحب ولايت مرا به آسمان چهارم عروج داد.
آسمان حيواني 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 862. هفت طبقه آسمان و زمين، صراط راهيان جمال است؛ مكان آتشي براي آسمان خاكي، زمين خاكي براي آسمان نباتي، زمين نباتي براي آسمان حيواني، زمين حيواني براي آسمان انساني، زمين انساني براي آسمان ملكوتي، زمين ملكوتي براي آسمان جبروتي، زمين جبروتي براي آسمان لاهوتي كه فيوضات رحماني و رحيمي است.
آسمان خاكي 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 862. هفت طبقه آسمان و زمين، صراط راهيان جمال است؛ مكان آتشي براي آسمان خاكي، زمين خاكي براي آسمان نباتي، زمين نباتي براي آسمان حيواني، زمين حيواني براي آسمان انساني، زمين انساني براي آسمان ملكوتي، زمين ملكوتي براي آسمان جبروتي، زمين جبروتي براي آسمان لاهوتي كه فيوضات رحماني و رحيمي است.
آسمان عقل 95. عشق همانند قطرات بارانی است که اگر از آسمان عقل بر زمین نفس ببارد، بهشت نعیمش آشکار میگردد.
آسمان لاهوتي 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 862. هفت طبقه آسمان و زمين، صراط راهيان جمال است؛ مكان آتشي براي آسمان خاكي، زمين خاكي براي آسمان نباتي، زمين نباتي براي آسمان حيواني، زمين حيواني براي آسمان انساني، زمين انساني براي آسمان ملكوتي، زمين ملكوتي براي آسمان جبروتي، زمين جبروتي براي آسمان لاهوتي كه فيوضات رحماني و رحيمي است.
آسمان ملائكه و روح 131. آدمیان به واسطه دوری از نور عقل و نزدیکی به شعله نفس، از آسمان ملائکه و روح به زمین جن و انس هبوط میکنند.
آسمان ملكوتي 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 862. هفت طبقه آسمان و زمين، صراط راهيان جمال است؛ مكان آتشي براي آسمان خاكي، زمين خاكي براي آسمان نباتي، زمين نباتي براي آسمان حيواني، زمين حيواني براي آسمان انساني، زمين انساني براي آسمان ملكوتي، زمين ملكوتي براي آسمان جبروتي، زمين جبروتي براي آسمان لاهوتي كه فيوضات رحماني و رحيمي است.
آسمان نباتي 860. صراط از هفت طبقه زمين به هفت طبقه آسمان ميباشد؛ از جايگاه آتشي به آسمان خاكي، از زمين خاكي به آسمان نباتي، از زمين نباتي به آسمان حيواني، از زمين حيواني به آسمان انساني، از زمين انساني به آسمان ملكوتي، از زمين ملكوتي به آسمان جبروتي، و از زمين جبروتي به آسمان لاهوتي. هر طبقه نسبت به طبقه بالاتر از خود، زمين، و نسبت به طبقه پايينتر از خود، آسمان محسوب ميشود. 862. هفت طبقه آسمان و زمين، صراط راهيان جمال است؛ مكان آتشي براي آسمان خاكي، زمين خاكي براي آسمان نباتي، زمين نباتي براي آسمان حيواني، زمين حيواني براي آسمان انساني، زمين انساني براي آسمان ملكوتي، زمين ملكوتي براي آسمان جبروتي، زمين جبروتي براي آسمان لاهوتي كه فيوضات رحماني و رحيمي است.
آسمان هاي كمال 1061.محمد بن عبدالله(ص) علي بن ابيطالب(ع) را آنچنان در آسمانهاي كمال صعود داد كه خود از حقيقتش در سدرة المنتهي لرزيد.
آسمان هاي هفتگانه 863. آسمانهاي هفتگانه، سير صعودي كمال و عروج ملكوتي جمال است براي راهيان سيماي رحيمي. 866. آسمانهاي هفتگانه براي راهيان عشق است كه با سجود و شهود به سوي وجه رحيميت در سيرند.
آسمانيان 137. در گفت و شنودی که ماه با خورشید داشت، چنین عرض کرد: ای شمس! ای رازدار مهربان! از اینکه مرا با نور آفتاب عالمتاب خود روشن نمودی، سپاسگزارم؛ لیکن از آنجایی که سالیان طولانی است محرمانی در بین زمینیان و آسمانیان ندارم، رنجیده شدهام؛ چرا که به واسطه نور آفتاب که در ظلمت شب بر من تاباندی، زمینیان بر من شوریدند و آسمانیان از من بر حذر شدند. ای شمس! از این همه تفضل و عنایتی که بر من رواداشتی و مرا از تاریکی مطلق به روشنایی کامل منور ساختی، بسیار در حضورت شرمندهام؛ اما افسوس! مهتاب لطافت من که نتیجه آفتاب عنایت توست، باعث شد که پرده از روی ظلمت زمینیان بر دارد و آنها را به ظلم و جنایتشان رسوا گرداند و مرا به جُرم روشنایی مهتابم، سرزنش و توبیخ کنند و همین طور آسمانیان که بهظاهر، درخشنده جلوه میکردند، با رؤیت بدر کاملم آنچنان نسبت به من محو و بر حذر شدند که مجبور به کاهش نور مهتابم شدم. 479. همانگونه كه سرانجام زمينيان با خورشيد و سرانجام آسمانيان با ماه است، سرانجام انبيا با محمد(ص) و سرانجام اوليا با علي(ع) ميباشد.
آسيب 689. عارف اگر فقيه نباشد، به شريعت الهي آسيب ميرساند و همچنين فقيه اگر عارف نباشد، به معرفت رحماني صدمه ميزند. 1011. انسان توسط غفلت جسمش آسیب میبیند، به واسطه معصیت روحش آزار میبیند.
آشاميدن حيوانات 137. در گفت و شنودی که ماه با خورشید داشت، چنین عرض کرد: ای شمس! ای رازدار مهربان! از اینکه مرا با نور آفتاب عالمتاب خود روشن نمودی، سپاسگزارم؛ لیکن از آنجایی که سالیان طولانی است محرمانی در بین زمینیان و آسمانیان ندارم، رنجیده شدهام؛ چرا که به واسطه نور آفتاب که در ظلمت شب بر من تاباندی، زمینیان بر من شوریدند و آسمانیان از من بر حذر شدند. ای شمس! از این همه تفضل و عنایتی که بر من رواداشتی و مرا از تاریکی مطلق به روشنایی کامل منور ساختی، بسیار در حضورت شرمندهام؛ اما افسوس! مهتاب لطافت من که نتیجه آفتاب عنایت توست، باعث شد که پرده از روی ظلمت زمینیان بر دارد و آنها را به ظلم و جنایتشان رسوا گرداند و مرا به جُرم روشنایی مهتابم، سرزنش و توبیخ کنند و همین طور آسمانیان که بهظاهر، درخشنده جلوه میکردند، با رؤیت بدر کاملم آنچنان نسبت به من محو و بر حذر شدند که مجبور به کاهش نور مهتابم شدم.
آشنا 1229. از بین نعمتهای الهی بهترین نعمت، حکمت است که آدمی را به سرای جاوداني آشنا مینماید.
آشنايان 852. اگر چه سالها متحمل تهديد و توهين و تهمتهاي برخي از آشنايان و نزديكان گرديدم، اما به جايگاهي رسيدم كه لطافت و زيبايي را لمس كردم.
آشيانه كركس 392. دیده نشده بلبلی به لانه جغدی، یا طاووسی به آشیانه کرکسی برود.
آفتاب 10. عقل و عشق همچون آفتاب و مهتاب در جسم و روح نیازمندان است. 96. همانگونه که زمین برای رسیدن به کمال نیازمند آفتاب و آب است، انسان هم برای رسیدن به کمال نیازمند عقل و عشق میباشد. 274. دو حقیقت ظاهر و باطن است که توسط جلوههایشان شناخته میشوند: خورشید به واسطه آفتابش و الله به واسطه انوارش. 682. هوشمندي ماه نسبت به خورشيد، پوشاندن مهتابش ميباشد در برابر آفتاب. 698. كلمات الهي و رحماني، دو نور گرم و سرد متقابلي است مانند آفتاب و مهتاب كه سرشت جسم و روح عاقلان و عاشقان را از مُلك و ملكوت به وجوه زيبنده رحيميت عبور ميدهد. 709. آسمان و زمين فخر كننده يكديگرند. زماني كه آفتاب است، زمين ميبالد و زماني كه مهتاب است، آسمان مينازد. 760. امام خميني(س) آفتابي بود مهتابگون كه در تاريكي قرن بيستم پس از رحلتش براي قليلي از مردم همچون زُهره درخشنده ميدرخشد. 762. امام خميني(س) براي دوزخيان آفتابي بود كه حرارتش آنان را مغرور، و براي بهشتيان مهتابي بود كه انوارش آنان را مسرور گردانيد. 764. آفتاب و مهتاب، دو اختر عقل و عشقاند كه راهيان كواكب درخشنده بينهايت ميباشند. 790. شريعت و معرفت همانند آفتاب و مهتاب است كه توسط شمس درخشنده عقل و ماه تابنده عشق در عاقل و عاشق ميدرخشد. 1138. حقيقت خورشيد آفتاب، حقيقت ماه مهتاب، و حقيقت زهره وجه ميباشد. 1202.سلامت جسمي توسط آفتاب و مهتاب و سلامت روحي به واسطه احکام و عرفان میباشد.
آفتاب تابنده شمس 871. آفتاب تابنده شمس و مهتاب فروزنده قمر، دو چراغ روشناييبخش مُلك و ملكوت است براي رسيدن به وجه زيبنده زهره.
آفتاب درخشنده روز 145. مُلکیان الهی و ملکوتیان رحمانی همچون آفتاب درخشنده روز و مهتاب تابنده شب، به سوی کمال الهی و جمال رحیمی شتاباناند.
آفتاب دنيا 318. مردم در آفتاب دنیا همچون پرندگان، پوشیده و در مهتاب آخرت همانند خفاشان، برهنه میباشند.
آفتاب رسالت 865. آفتاب رسالت و مهتاب ولايت دو نور متفاوت شريعت و معرفت است در دنيا و آخرت براي رسيدن به زهره وجاهت.
آفتاب سوزنده 489. كلمات مُلكيان همچون آفتاب سوزنده، و كلمات ملكوتيان همانند مهتاب فروزنده ميباشد.
آفتاب سوزنده شمس 681. مهتاب فروزنده قمر به واسطه آفتاب سوزنده شمس در ظلمت شب ظاهر ميشود.
آفتاب سوزنده نفس 1230. تا از آفتاب سوزنده نفس غایب نشویم، به ستارگان درخشنده عقل شاهد نمیشویم.
آفتاب شمس 600. با آفتاب شمس، مهتاب قمرْ محو و ستارگان درخشنده محجوب ميشود. 774. رسالت انبيا و ولايت اوليا همانند آفتاب شمس و مهتاب قمر، حياتبخش خاك و روحبخش آب ميباشد. 936. همانگونه كه انسان به واسطه آفتاب شمس به مهتاب قمر ميرسد، توسط چراغ عقل به نور عشق ميرسد.
آفتاب عقل 460. اهل شريعت با آفتاب عقل به سوي مهتاب عشق، و اهل معرفت با مهتاب عشق به سوي زهره وجه در حركتاند.
آفتاب عنايت 137. در گفت و شنودی که ماه با خورشید داشت، چنین عرض کرد: ای شمس! ای رازدار مهربان! از اینکه مرا با نور آفتاب عالمتاب خود روشن نمودی، سپاسگزارم؛ لیکن از آنجایی که سالیان طولانی است محرمانی در بین زمینیان و آسمانیان ندارم، رنجیده شدهام؛ چرا که به واسطه نور آفتاب که در ظلمت شب بر من تاباندی، زمینیان بر من شوریدند و آسمانیان از من بر حذر شدند. ای شمس! از این همه تفضل و عنایتی که بر من رواداشتی و مرا از تاریکی مطلق به روشنایی کامل منور ساختی، بسیار در حضورت شرمندهام؛ اما افسوس! مهتاب لطافت من که نتیجه آفتاب عنایت توست، باعث شد که پرده از روی ظلمت زمینیان بر دارد و آنها را به ظلم و جنایتشان رسوا گرداند و مرا به جُرم روشنایی مهتابم، سرزنش و توبیخ کنند و همین طور آسمانیان که بهظاهر، درخشنده جلوه میکردند، با رؤیت بدر کاملم آنچنان نسبت به من محو و بر حذر شدند که مجبور به کاهش نور مهتابم شدم.
آفتاب محمدي 792. مردم همچون ابرها در روز توسط آفتاب محمدي و در شب به واسطه مهتاب علوي هويتشان نمايان ميگردند.
آفريننده وجه ها 405. الله ظاهر کننده رنگها، رحمان سازنده نقشها، و رحیم آفریننده وجهها میباشد.
آگاه 33. انسان هر قدر لطیفتر شود، آگاهتر میگردد و هر قدر آگاهتر شود، در مقابل مشکلات همچون عیسی(ع) پسر مریم(س) و حسین(ع) پسر فاطمه(س) صبورتر میگردد. 177. عارفان عاشق، شاهدان عاقلاند که بر اعمال عابدان جاهل آگاهاند. 825. در آن هنگام كه خورشيد عالمتاب، زهره منور خويش را به عنوان امانت به ماه تابانش اهدا فرمود، از او خواست كه به اين نكات مهم گوش فرا دهد: اي ماه عزيز! تو خود آگاهي كه در چه مقام و جايگاهي قرار داري و در اين سراي ظلماني مكلفي كه از اين وديعه نوراني محافظت كني. دوم آنكه در مسافت روز و شب خود، آنچنان رفت و آمد خود را هماهنگ كني كه به زهره محبوب ستم نكني تا او همچون فرشتهاي زيبا بتواند در عالم كثرت، راغبين مطهرش را در سحرگاهان به سوي ستارگان درخشنده وحدت جذب كند. 1055. دنيا و آخرت، رمز و رازي است كه هر كس به هر كدام از آن آگاهتر باشد، نيروهاي ظاهري يا درونياش شكوفاتر ميگردد. 1056. دنيا و آخرت، حقايقي است كه هر كس به هر كدام از آن عاشقتر باشد، آگاهتر ميگردد. 1070. هر چه در راه حق آگاهتر گرديم، در مقابل خالق بيمناكتر و در برابر مخلوق شجاعتر ميگرديم. 1232.راسخان علم، ابرارند که توسط روح ایمان آگاه به حقایق میباشند.
آل ابراهیم 1156.پادشاهی عظیم برای آل ابراهیم، و پادشاهی کریم برای آل عمران میباشد.
آل عمران 1156.پادشاهی عظیم برای آل ابراهیم، و پادشاهی کریم برای آل عمران میباشد.
تاریخ: سه شنبه، 15 دي ماه، 1394
دسته: الف
بازدید: 404
آلودگي 493. خانههاي جسم و روحمان را با نظافت و طهارت پاك كنيم تا موجب آلودگي نگردد. 497. عبادتگاه مؤمنان همچون حمام است كه دوري از آن موجب آلودگي ميگردد.
آلوده 127. دنیا جنگل جنبندگان و زنها همچون آب رواناند که توسط آشامیدن حیوانات آلوده شدهاند. برای رفع آلودگی، از تصفیهخانه اولیای الهی بهرهمند شویم. 152. چنانچه در رؤیا، روحی از ارواح مؤمنین به جای ورود از در، از دیوار و یا پنجره وارد خانه شود، بدین جهت است که درگاه خانه به واسطه حالات بهیمی به پلیدی آلوده شده است.
آمرزش گناهان 757. كثيري براي آمرزش گناهانشان و قليلي براي ظهور اوليايشان دعا ميخوانند.
آموزشگاه عشق 379. دنیا آموزشگاه عشق است. اولیای نفساني و رحماني آموزگاران اين آموزشگاه میباشند.
آموزگاران 379. دنیا آموزشگاه عشق است. اولیای نفساني و رحماني آموزگاران اين آموزشگاه میباشند.
آه سحرگاهي 243. اگر میلیاردها سال از اولیای الهی دور باشیم، تنها با یک آه سحرگاهی نزديك میشویم.
آهن 850. گرايش مرد به زن همانند گرايش آهن به مغناطيس است. همانگونه كه آهن به واسطه مغناطيس جاذبه پيدا ميكند، مرد نيز توسط زن جاذبه پيدا ميكند. 900. انسان كامل، مغناطيس نيازمندان است. هر نيازمندي كه آهنش خالصتر باشد، مغناطيسش افزونتر ميگردد. 1008. همانگونه که آهن توسط مغناطیس جاذبه پیدا میکند، عاشق توسط معشوق روح پیدا میکند.
آهوان وحشي 1087. همانگونه كه آهوان وحشي از درندگان ميگريزند، زنان عرشي نيز از شهوترانان ميگريزند.
آيات قرآن 986. آخرين آيه از اولين سوره نازلشده، سجده است كه مربوط به آيات فوق آن ميباشد. 994. آيات قرآن، حقايق عظيمي است كه ظاهر و باطن آن، توسط محكمات و متشابهات آشكار ميگردد. 997. همانگونه كه موجودات را نميشود بدون نور تشخيص داد، آيات قرآن را هم نميتوان بدون معرفت تشخيص داد.
آيندگان 90. دنیا سرای شگفتانگیزي است که قبرستان گذشتگان نمایشگاهی عبرتآموز برای آیندگان ميباشد. 141. ما و آیندگان، جوهره گذشتگان هستیم. اگر در اختراعات و اکتشافات ظاهری، موفقیتهایی حاصل شده، به همان مقدار در اختراعات و اکتشافات باطنی هم پیشرفتهایی به دست آمده؛ همچنانکه روز و شب به اتفاق هم در سیرند. روز بنا بر شدت نور خود، تجلیاتش را آنچنان که هست ظاهر میکند و شب هم بنا بر شدت تاریکی خود، تجلیات باطنش را آنچنان که هست ظاهر میکند؛ چنانکه اولیای شیطانی و اولیای رحمانی در هر زمان و مکان مقابل یکدیگر قرار دارند. 360. زندگی برای افراد هدفمند، نبرد است. چنانچه در این نبرد فاتح شوند، الگویی برای آیندگان میگردند.
آينده 343. اگر جوانان آرزوهای زیادی برای آینده خود دارند، پیران نيز آرزوهای زیادتری برای آینده خود دارند. 1024. هادیان الهي كسانياند كه خبر از آینده میدهند؛ نه از گذشته.
آينده نگري 1228. پیشگویی و آیندهنگری، نوعی علم است. بعضی توسط دوربین علم و بعضی به واسطه تلسکوپ معرفت میگويند.
آيين نامه طريقت 542. كتابهاي معنوي، آييننامه طريقت است به سوي حقيقت ولايت.
آيينه 752. يكرنگي عين بيرنگي، و بيرنگي آيينه همه رنگها ميباشد.
آيينه انسان 245. همانگونه که آیینه زمین آب است، آیینه انسان هم کوثر میباشد.
آيينه جمال عارف 100. علم، همچون نوری است بر چهره عالِم که با مشاهده در آیینه جمالِ عارف نقایصش آشکار میگردد.
آيينه خالق 1073. همانطور كه انسان براي ديدن صورت نياز به آيينه مخلوق دارد، براي ديدن سيرت نياز به آيينه خالق دارد.
آيينه تميز 458. همانگونه كه آيينه تميز توسط خورشيد تأثيرگذار است، قلب پاك نيز به واسطه خدا تأثيرگذار ميباشد.
آيينه زمين 245. همانگونه که آیینه زمین آب است، آیینه انسان هم کوثر میباشد.
آيينه شفاف 459. زنان، آيينه شفافي هستند كه سيماي مهگونه آنها به صورت الگويي براي مردان ظاهر گشته. به واسطه دوري از حريم اوليا، براي آنان در روز اشعه سوزنده و در شب حيوانات درنده ميباشد.
آيينه عبرت 272. زنان براي مردان مظاهر زیبایی و آیینه عبرت آنان میباشند.
آيينه مخلوق 1073.همانطور كه انسان براي ديدن صورت نياز به آيينه مخلوق دارد، براي ديدن سيرت نياز به آيينه خالق دارد.
آيينه مصفا 713. آدميان آنگونه آفريده شدهاند كه هيچ آيينه مصفايي به شفافيت آنان نميباشد.
آيينه معرفت 879. زن، مظهر عشق است. عشق، آيينه معرفت و معرفت، صراط پسنديده رحيميت ميباشد.
ائمه(ع) 976. افزوني صبر شيعه نسبت به صبر ائمه(ع) اين است كه ائمه(ع) حقايق را از غيب و شيعه حقايق را توسط آنان دريافت ميكند.
ابتداي عالم 120. تمام حوادث و حقایقی که از ابتدای عالم تا انقراض عالم در ظاهر و باطن اتفاق میافتد، نتیجه اعمال آدمیان نسبت به حالات و مقامات معنوی پیامبران و اولیای الهی ميباشد.
ابتداي عرفان 1165. انتهاي علم، ابتداي عرفان و انتهاي عرفان، ابتداي وجه ميباشد.
ابتداي وجه 1165. انتهاي علم، ابتداي عرفان و انتهاي عرفان، ابتداي وجه ميباشد.
ابتر 39. «ابتر» به كساني گويند كه در ولايت، كوثر رسول اكرم(ص) را در خانه علي(ع) همچون ناقه صالح(ع) پي كردند.
ابديت 867. ازليت و ابديت همچون امواج دريا، پيوسته متجلي ميگردد.
ابراهیم(ع) 113. چهار پرنده به دستان ابراهیم سر بریده شد؛ نه چهار درنده. 784. علت ترديد ابراهيم(ع) در ذبح اسماعيل(ع) پدرش آزر، و تسليم اسماعيل(ع) در ذبح خويش پدرش ابراهيم(ع) ميباشد. 942. وسوسه ابراهيم(ع) از آزر و يقين اسماعيل(ع) از ابراهيم(ع) در قربانگاه، نشأت گرفت. 1027. علت برتری اسماعیل(ع) نسبت به ابراهیم(ع)، والدین آنان میباشد.
ابراهیم خلیل(ع) 240. مردم یا به دین ملوکاند و یا به دین خلیل. اگر به دین ملوکاند، در شریعت موسای کلیم(ع) هستند و اگر به دین خلیلاند، در طریقت ابراهیم خلیل(ع) میباشند.
ابراهیم خلیل الله(ع) 382. همانگونه که تورات و انجیل دو کتاب متفاوت است، محکمات و متشابهات قرآن هم دو کتاب متفاوت میباشد. تورات با طریقت ابراهیم خليلالله(ع) و محکمات با طریقت علی وليالله(ع) به حقایق میرسند.
ابر پربار 77. عشق، ابر پُر باري است که اگر بر زمین نمیبارید، علم و معرفت در امور دنیا و آخرت به وجود نمیآمد.
ابر رقيق 903. دل انسان كامل همچون درون سياهچالهاي است كه سنگهاي اطرافش را در خود فرو برده، همچون ابر رقيقي در فضا تجليگر خورشيدي در آورده.
ابرار 49. انسان كامل، همچون زمين صاحب خاك و آب و هوا است. آنان كه در خاكاند، الباباند؛ آنان كه در آباند، ابرارند و آنان كه در هوایند، مقربان ميباشند. 106. دینداران به سه گروه مختلف تقسيم ميشوند: فجّار، ابرار و مقربان. 166. بهشت فردوس، قلب مقربان رحيمي است از برای ابرار. 271. دنیا براي دو گروه، زميني است که در آن کشت میکنند. قليلي همچون مقربان، باغبانان بوستاناند و كثيري همانند ابرار، كشاورزان صحرايند. 331. ابرار، سخنوران جناتاند؛ همچنانكه بلبلان نغمهسراي بوستان ميباشند. 363. در غیب زیباتر از ملائکه، روح القدس و در شهود زیباتر از ابرار، مقربان میباشند. 408. مقربان، گلهای بهشت؛ ابرار، پرندگان بهشت و فجار، چرندگان آن میباشند. 421. انسان كامل در بين ابرار و الباب همانند ماه در بين ستارگان و سيارات به شكلهاي مختلف ظاهر ميگردد. 490. انسان كامل بسان گل زيبايي است كه در وقت چيدن، عطرش براي ابرار و گلبرگش براي الباب ميباشد. 525. ابرار، تطهير شدگان غسالخانه رحمان و دفن شدگان مقابر مقربان ميباشند. 531. در آخر الزمان با وجود طوفان خشم و شهوت، ابرار همچون گلهاي با طراوت در گلخانههاي مقربين در اماناند. 549. در قيامت، صورتهاي رحماني از ابرار و صورتهاي رحيمي از مقربان ميباشد. 550. در آخرت، صورتهاي انساني با دو شكل ابرار و مقربين شناخته ميشوند. 551. جايگاه مقربان، آسمان و مكان ابرار، زمين ميباشد. مقربان همچون كواكب درخشنده براي ابرار، و ابرار همانند دُرّهاي زيبنده براي الباب ميدرخشند. 552. مقربان ناظر بر اعمال ابرار، و ابرار ناظر بر اعمال الباب، و الباب ناظر بر اعمال فجّار ميباشند. 586. ابرار در نزد مردم همانند ترازوي شاهينداري هستند كه ماهيت آدميان را از طريق مقربان ميسنجند. 628. الباب شعله سوزان، ابرار نور فروزان، و مقربان وجه دلارام ميباشند. 636. حوران دو گروهاند: حوران رحماني در بهشت لقا نزد ابرار، و حوران رحيمي در بهشت فردوس نزد مقربان ميباشند. 645. ابرار از شمس سوزنده احديت، به زمين زيبنده واحديت نايل ميشوند. 655. فرشتگان ظاهر، ابرارند كه عاكفان سفينه عرش و تسبيحگويان حمد پروردگارشان بر درياي عشق ميباشند. 702. الباب، لباس ابرار، ابرار، لباس مقربان و مقربان، لباس قائدان ميباشند. 756. الباب به سوي صراطاند، ابرار در صراطاند و مقربان صراط خداي رحماناند. 840. جنيان و انسيان، توسط ابرار و سابقان به كمال ميرسند. 905. قرآن، جمالش توسط عشق و جلالش توسط عقل براي ابرار و الباب نمايان ميگردد. 959. ابرار، ناخدايان عشقاند كه از بين مردم، يونسها را به دهان ماهي مياندازند. 969. فقيري چه نيكو است كه در مقابل ابرار باشد؛ نه در برابر اشرار. 1001. زينت بوستان توسط پروانگان و بلبلان، و زينت جنات به واسطه مقربان و ابرار ميباشد. 1020.همان طور كه سيارات توسط شعاع ستارگان منور ميشوند، ابرار نيز توسط شعاع مقربان منور میگردند. 1090. براي ابرار، بهشت لقا و براي مقربان بهشت نعيم و براي قائدان بهشت فردوس ميباشد. 1120. ابرار، در صراط نورند و مقربين، در صراط حور ميباشند. 1126. براي اصحاب شمالْ ابرار، تاريك و مقربان، غيب ميباشند. 1135. توسط ابرار از روشنايي مُلك به روشنايي ملكوت راه مييابيم. 1150. الباب به سيماي الهي، ابرار به سيماي رحماني و مقربان به سيماي رحيمي طاهر و ظاهر ميباشند. 1177. شیطان به صورت جن دامهای خود را در صراط پهن کرده. تنها ابرار و مقرباناند كه با دو بال عشق و فنا از آن میگذرند. 1213. ابرار همچون کوههای سواحل دریا از باران رحمت مقربان سبزهزار ميگردند. 1232. راسخان علم، ابرارند که توسط روح ایمان آگاه به حقایق میباشند. * - مقربین الهی در بهشت، هادیان اصحاب یمیناند و اصحاب یمین به عنوان ابرار در دوزخ، هادیان الباب میباشند. * - اکثریت مردم زیر نور شعلههایی زندگی میکنند که زاییدهء افکار نفسانی آنها میباشد و هیچ گونه بهرهای از انوار دو چراغ اللّه و رحمان نمیبرند و گروهی دیگر، به دور از چراغ رحمان به نور چراغ اللّه بسنده کرده و زندگی را با نور چراغ اللّه به پایان میبرند و عدّهء قلیلی علاوه بر نور چراغ الله، از نور چراغ رحمان نیز بهره میگیرند و زندگی را با نور چراغ رحمان به پایان میرسانند. و این گروه در دنیا به مقام ابرار رسیده و در بهشت لقا نزد فردوسیانِ مقرب در حال رکوع و سجود و حمد و تسبیح پروردگارشان به سر میبرند. * - اربابان بوستان، مقربان فانیاند. باغبانان گلزار، عارفان ابرارند. کشاورزان کشتزار، عالمان الباباند. مقربان رحیمی، دستهگلاند. عارفان رحمانی، مست گلاند و عالمان الهی، برگ گلاند. * - انسان کامل همچون سیارهء زمین صاحب دریاست. به واسطهء دریا حیات آفرین دوگروه از مخلوقات می باشد مخلوقات روی زمین، و مخلوقات زیر دریا. آنان که روی زمین اند، الباب اند و آنان که زیر دریایند، ابرارند. * - امت اسلام به چهار گروه تقسیم میشوند و به چهار زبان سخن میگویند: گروه اوّل فجار، گروه دوم الباب، گروه سوم ابرار و گروه چهارم مقربان درگاهاند. زبان هر گروه اختصاص به جایگاهشان دارد؛ زبان فجار از آتش، زبان الباب از عقل، زبان ابرار از عشق و زبان مقربان درگاه از نور میباشد. *- مردمان همچون آبهای تلخ و پر از املاح دریای کثرتاند که اگر توسط فرشتگان ابرار در کوهساران مقربین ریخته شوند، مانند چشمهساران حیاتبخش، تصفیه شده و پس از ثمرات بهشتیشان به سوی آبهای شیرین دریای وحدت باز میگردند. |
![]()
ـ تعصب و حساسیتِ دو کس از نادانی است: مریضی که نیازمند طبیب حاذق باشد و معصيتکاری که نیازمند ولیّ كامل باشد. (استاد يعقوب قمري شريف آبادي) ![]()
پایگاه اطلاع رسانی فروغ مهتاب، ارائه کننده آثار علمی و معنوی استاد یعقوب قمری شریف آبادی
![]() ![]() |